به گزارش پایگاه خبری مساوات به نقل از فارس، در روزگاری که رهبر معظم انقلاب اسلامی با صراحت، اسراف را یکی از خطرناکترین آسیبهای پیشروی خانوادهها و کشور میدانند و بر ضرورت اصلاح الگوی مصرف تأکید دارند، سؤال اساسی اینجاست: آیا الگوی هزینهکرد در برخی رویدادها، همایشها و کنگرههای پرزرقوبرق امروز، با این هشدار راهبردی همخوانی دارد؟
حداقل انتظار افکار عمومی از دولت این است که پیش از هر اقدام دیگری، جلوی برخی ریختوپاشهای چند میلیاردی با برچسب «همایش»، «سمینار»، «کنفرانس سالانه» و عناوین مشابه را بگیرد؛ ریختوپاشهایی که سالهاست در تمام حوزهها تکرار میشوند: اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی ورزشی؛ و هیچگاه هم کسی پاسخ نداده که این خرجها دقیقاً چه نسبتی با زندگی واقعی مردم دارند و این همه همایش و سمینار چه خاصیتی تاکنون برای رفع معضلات کشور داشته است.
آنچه این روزها در کشور به ویژه تبریز و آذربایجان شرقی در قالب همایشهای پرهزینه و کمخروجی رقم میخورد، ضرورت بازخوانی جدی مفهوم «اسراف» در مدیریت منابع عمومی را دوچندان کرده است.
ناراحتی رهبر انقلاب از سمینارها!
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی آذر ۱۳۹۳ در پاسخ به نامه آقای جهانگیری معاون اول وقت رئیس جمهور، در ارتباط با برگزاری «همایش ملّی ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد» و درخواست صدور پیام برای این همایش، مرقومهای را صادر کرده بودند.
متن مرقومه رهبر معظم انقلاب توسط معاون اول وقت رئیس جمهور در محل برگزاری این همایش در سالن اجلاس سران قرائت شد، به شرح زیر بود:
بسم الله الرّحمن الرّحیم نفس اهتمام آقایان به امر مبارزه با فساد را تحسین میکنم، لکن این سمینار و امثال آن بناست چه معجزهای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟ با توجه به شرایط مناسب و امیدبخشی که از لحاظ همدلی و هماهنگی و همفکری بین مسؤولان امر وجود دارد، چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمیگیرد که نتیجه را همه بطور ملموس مشاهده کنند.
توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظهای بگیرند و اجرا کنند. موفق باشند.»
مرقومه مقام معظم رهبری به جهانگیری در آن زمان بسیار برای خیلی ها شگفت آور بود. رهبری در این نامه نشان دادند که از همایش و سمینارهای این چنینی رضایت ندارند.
هشدار صریح رهبر انقلاب درباره اسراف
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی شامگاه پنجشنبه (ششم آذر۱۴۰۴) در سخنانی تلویزیونی خطاب به ملت عزیز ایران، بار دیگر بر پرهیز از اسراف در همه زمینهها از جمله نان، گاز، بنزین و اقلام خوراکی را بهعنوان توصیه سوم خود مطرح کردند و فرمودند: اسراف از مهمترین خطرها و ضررها برای خانوادهها و کشور است و اگر این حجم از اسراف وجود نداشته باشد، بدون تردید اوضاع کشور بسیار بهتر خواهد شد.
همایشسازی به جای عمل؛ تبریز در گرداب هزینههای بیثمر
این روزها در آذربایجانشرقی، بهویژه شهر تبریز، موجی از همایشها، کنگرهها و رویدادهای پرهزینه با عناوین بینالمللی—برگزار میشود؛ برنامههایی که هزینههای میلیارد تومانی با وجود مشکلات مردم در حوزههای مختلف دارند، اما خروجی مشخص و ملموسی برای مردم ندارند.
کنگره شهریار؛ صندلیهایی که با «امتیاز» پر شد
در کنگره بینالمللی بزرگداشت استاد شهریار که در شهریورماه برگزار شد، برگزارکنندگان حتی برای پر کردن تالار وحدت دانشگاه تبریز و تالار خاوران، دست به دامان معلمان تازهاستخدام آموزشوپرورش شدند و به آنها اعلام شد که حضور در این کنگره بهعنوان امتیاز و نمره لحاظ میشود؛ اقدامی که بیش از آنکه فرهنگی باشد، شائبه «آمارسازی» را تقویت کرد.
همایشهای تکراری دریاچه اورمیه با حضار ثابت و بینتیجه
دهها همایش با عناوین مختلف درباره احیای دریاچه اوزمیه برگزار شده است؛ با سخنرانان ثابت، حضار تکراری و سازمانهای مشابه و بی نتیجه، اما همچنان بدون آنکه یک اقدام عملی اثرگذار و پایدار برای احیای واقعی دریاچه در زندگی مردم دیده شود.
بیست و نهمین همایش توسعه صادرات غیرنفتی؛ ۲۹ دوره همایش؛ نتیجه؟
بیستونهمین دوره همایش ملی توسعه صادرات غیرنفتی در تبریز، تنها در نیمروز و صرفاً در حد سخنرانی، نشستن و برخاستن برگزار شد؛ در حالی که اگر در ۲۸ دوره گذشته، هر سال فقط یک مشکل واقعی حل میشد، امروز اساساً نیازی به برگزاری این همایشها نبود.
«شهر سبز، دانشگاه سبز»؛ شعارهای سبز، خروجی خاکستری
کنگره بینالمللی زیستمحیطی «شهر سبز، دانشگاه سبز» با مشارکت شهرداری و دانشگاه تبریز برگزار شد؛ اما تجربه سالهای گذشته نشان داده این قبیل رویدادها بیشتر به نشست، سخنرانی و صدور چند بیانیه ختم میشوند و کمتر به پروژههای عملیاتی و اثرگذار در متن زندگی شهروندان تبدیل شدهاند.
«اتفاق» میلیاردی؛ جشنوارهای به نام جوانان، به کام برخی خاصها؟
جشنواره ملی «اتفاق» از با حضور حدود هزار و پانصد نفر به میزبانی تبریز برگزار شد؛ رویدادی که در ظاهر با نام جوانان گره خورده، اما در عمل، هزینههای میلیاردی آن، صدای بسیاری از دغدغهمندان، فعالان فرهنگی و حتی افکار عمومی را درآورده است.
آنچه امروز محل پرسش جدی است، اینکه سهم واقعی جوانان از این جشنواره چیست؟ و چرا بار دیگر، برخی افراد و شرکتهای خاص در حاشیه چنین رویدادهایی به اصلیترین بهرهبرداران تبدیل میشوند؟
جشنوارهای که میتوانست با همین هزینه، به دهها طرح اشتغالزا، کارگاه مهارتآموزی و حمایت مستقیم از جوانان ختم شود، حالا در معرض این سؤال جدی قرار گرفته است که: «اتفاق» برای چه کسانی رخ میدهد؛ جوانان یا حلقههای خاص؟
و همایشهای مختلفی که به شکل استانی و ملی هر روز در سطح کشور برگزار میشود.
رویدادتراشی به جای حل مسأله
امروز، با وجود همه این تجربیات ناموفق، همچنان رویدادتراشی، کنگرهسازی و نشستسازی ادامه دارد؛ آن هم با پیوستهای پرطمطراق علمی، تخصصی و فناورانه، اما بدون آنکه خروجی ملموس، پروژه مشخص یا تأثیر واقعی در زندگی مردم تبریز دیده شود.
اسراف رسمی؛ وقتی مسؤولان برای هم سخنرانی میکنند
حاصل این کنگرهها و همایشها چیست؟ جز آنکه مسؤولان در شهرهای مختلف کنار هم مینشینند، برای هم سخنرانی میکنند، همه دردها را میدانند، همه تصمیمگیر هستند، اما در نهایت نتیجهای جز هزینههای میلیاردی برای بیتالمال و عایدی نزدیک به صفر برای مردم باقی نمیماند.
در روزگاری که رهبر انقلاب صریحاً اسراف را یکی از خطرناکترین آسیبهای کشور میدانند، آیا ادامه این همایشهای پرهزینه و کمخروجی مصداق روشن اسراف نیست؟ و آیا وقت آن نرسیده که «اقدام» جایگزین «سخنرانی» شود؟
امروز که کشور بیش از هر زمان دیگر به مدیریت دقیق منابع، کارآمدی تصمیمها و تبدیل حرف به عمل نیاز دارد، نمیتوان از کنار هزینههای میلیاردی همایشها، کنگرهها و جشنوارههای کمخروجی بهسادگی عبور کرد.
هشدار صریح رهبر معظم انقلاب درباره خطر بزرگ اسراف، تنها یک توصیه اخلاقی نیست؛ بلکه نقشه راهی برای اصلاح شیوه حکمرانی در اقتصاد، فرهنگ و مدیریت عمومی است.
بودجه مردم کجا میرود؟ همایشهای پرخرج و خروجی صفر
این سؤال روی میز دولت است: چطور ممکن است برای یک همایش غیرحیاتی، چند ده میلیارد تومان در شرایط تنگنای معیشتی مردم هزینه شود، اما برای کوچکترین حمایت معیشتی، بحث از کمبود منابع و لزوم بررسی چندماهه مطرح میشود؟ چرا باید بودجهای که میتواند خرج مسائل رفع مشکلات شهری، بیمه درمان، مسکن یا حمایت از اقشار آسیبپذیر شود، به جیب کسانی برود که سالها از عنوان «همایش» برای گردش مالی خودشان استفاده کردهاند؟
در نقطهای که دولت مدعی آغاز دوره شفافیت و مقابله با هزینههای زائد است، افکار عمومی انتظار دارد پیش از هر چیز پاسخ دهد این همایشها دقیقاً چه آوردهای برای مردم دارند که ارزش «دهها میلیارد تومان» هزینه از بیتالمال را داشته باشد؟ و مهمتر اینکه چرا هیچ نهاد نظارتی تاکنون درباره این سازوکارهای بیصدا توضیح نداده است؟
اگر اصلاح قرار است از جایی آغاز شود، همینجاست؛ از بستن این شبکههای پرهزینه که سالها زیر سایه عنوان «همایش» از بودجه عمومی ارتزاق کردهاند، بیآنکه خروجیای به زندگی مردم اضافه کنند.
این داستانِ آشناست؛ داستانی که سالهاست در همه حوزهها تکرار میشود. همایشهای پرخرج، فاصلههای عمیق میان حرفهای روی سن و واقعیت جامعه، قراردادهای بیصدا، هزینههایی که کسی پاسخشان را نمیدهد، و نتیجهای که روی زندگی مردم صفر است.





















