• امروز : جمعه - ۷ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : 26 - جماد ثاني - 1446
  • برابر با : Friday - 27 December - 2024
3
وقتی الگوهای بازار ۸۰ میلیونی درک نمی‌شود!/

شبح «شبه دولتی»ها و «شبه خصوصی»‌ها در اقتصاد ایران

  • کد خبر : 6862
  • ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ - ۲۲:۱۶
شبح «شبه دولتی»ها و «شبه خصوصی»‌ها در اقتصاد ایران
رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی آذربایجان شرقی می‌گوید: مدل پویای بازار ۸۰ میلیونی ایران تبیین نشده است. در نتیجه بازار به شما فضا نمی‌دهد. کشور چین الگوهای بازار ۸۰ میلیونی ما را کاملا درک کرده اما خود کشور ایران هنوز درک نکرده است.

به گزارش پایگاه خبری مساوات؛ مصاحبه با محمد فرشکاران آنهم به صورت اختصاصی واقعا سخت است! از دنگ و فنگ گرفتن وقت که بگذریم گیر آوردن او در دفترش در روزی که برای مصاحبه تعیین شده و نشاندنش پای گفت‌وگو کار حضرت فیل است!! فرشکاران ترجیح می‌دهد وسط سوال و جواب بلند شود برود مدیران یا نمایندگانی را که به دیدارش آمده‌اند بدرقه کند و بعد برگردد!!

اگر باز وسط مصاحبه سر و کله مسوول دفتر با کلی برگه و کاغذ پیدا شود، هیچ عیبی ندارد؛ این طفل معصوم را هم راه می‌اندازد؛ برگه‌ها را امضا می‌کند و گفت‌وگو را از سر می‌گیرد!!

 اما اگر موضوع مصاحبه بررسی موشکافانه فرمایشات مقام معظم رهبری باشد، وسواس خاصی به خرج می‌دهد و با دقت و تانی بسیاری به هر سوال پاسخ می‌گوید.  در ادامه مشروح گفت‌وگوی ما با محمد فرشکاران، رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی آذربایجان شرقی در ارتباط با برخی از توصیه های مقام معظم رهبری بویژه در حوزه اقتصاد تقدیم حضور می شود. 

▪️بهای استقلال را باید پرداخت!

مقام معظم رهبری تاکیدات فراوانی بر حفظ استقلال سیاسی و اقتصادی کشور دارند به نظر شما اهمیت حفظ این استقلال تا چه اندازه است و جلوگیری از تسلط غرب بر سرنوشت مردم کشورهای هدف بویژه کشورهایی که صاحب منابع طبیعی و نعمات خدادادی همچون کشور ما هستند چه آثاری می تواند داشته باشد؟

در طول تاریخ تمام آزاداندیشان به دنبال آن بوده اند که کشور خود را در استقلال کامل نگه دارند و این موضوع در کشور ما با انقلاب سال ۱۳۵۷ معنا یافت.

در مجامع و نهادهای بین المللی فشارها در راستای محدود کردن و از بین بردن استقلال کشورهایی است که می توانند روی پای خود بایستند و حرف هایی برای گفتن در فضای سیاسی و اقتصادی دنیا داشته باشند.

این تلاش‌ها نمودهایی هم دارد. برخی از کشورها از لحاظ اقتصادی بسیار پیشرفته هستند اما از نظر سیاسی به نهادهای قدرت دنیا وابسته بوده و عدم استقلال سیاسی آنها کاملا مشهود است. هر چند در جایگاه کشورهای پیشرفته باشند و سطح رفاهی و معیشتی آنها هم بالا باشد. یک سری از کشورها صاحب نفت و منابع طبیعی بوده و آقایی خود را مدیون همین منابع و از نظر سیاسی دست نشانده ابرقدرت هایی هستند که این منابع را از آنها خریداری می کنند. طیفی از کشورها هم مثل کشورهای آفریقایی مورد نظر سیاسیون و قدرت های دنیا نیستند اما در تقسیم بندی های دنیا به خاطر اینکه منابع طبیعی مثل الماس، طلا و اورانیوم دارند استقلال سیاسی ندارند و به قدرت‌های جهانی وابسته اند.

حفظ استقلال در شرایطی که قدرت های جهانی به هیچ وجه نمی خواهند استقلال دیگر کشورها حفظ شود بسیار سخت بوده و بهای گزافی دارد که باید آن را پرداخت.

ما به برکت خون شهدا و تفکرات و بینش های والای امام راحل و مقام معظم رهبری توانسته ایم در بسیاری از عرصه های سیاسی دنیا نقش اصلی خود را ایفا کنیم. اما هزینه هایی که یک کشور، یک اقتصاد و هیات حاکمه متحمل می شود تا به این موقعیت برسد بسیار فراتر از چیزی است که بتوان توصیف کرد. چرا که قاعده های بازی قدرت‌های بزرگ در راستای منافع خود آنها و در جهت محدود کردن استقلال سایر کشورها است.

در مجموع کشورهای قدرتمند می خواهند فکرها، الگوها و منش های خود را به ما تحمیل کنند برای اینکه جلوی این اتفاقات گرفته شود باید استقلال خود را که بسیار ارزشمند است، حفظ کنیم و بهایش را نیز بپردازیم.

معتقدم اگر تفکر یک ملت بتواند استقلال خود را حفظ کند در سایر عرصه ها هم استقلالش حفظ خواهد شد. در تفکرات شیعه هم حفظ استقلال خرد، اندیشه و تفکر دارای مبانی و ریشه های ذاتی و عملی است. درس اساسی آقا ابا عبدالله در واقعه کربلا این است که اگر بخواهی استقلال خود را حفظ کنی باید بهای کامل آن را که حتی ممکن است جانت باشد پرداخت کنی.
 
▪️استعدادها در جایی شکوفا می‌شوند که سرمایه وجود دارد

اعتماد به نفس ملّی را چگونه باید ارتقاء‌ داد؟

استعدادها در جایی شکوفا می‌شوند که سرمایه وجود دارد. اعتماد عام یا فرد زمانی تقویت می شود که آگاهی و به دنبال آن اعتماد بنفس فرد بالا باشد. دستیابی به آگاهی از طریق پژوهش حاصل می شود و اعتمادسازی دقت، مطالعه و شناسایی صحیح متغیرها را می طلبد. اگر نتیجه اعمال به خروجی منتج نشود اعتماد به نفس در فردیت فرد و ملیت کاهش می یابد. ولی هر قدر خروجی های مورد انتظار بیشتر باشد اعتماد به نفس بیشتر خواهد شد.

اگر رسانه‌های مدرن امروزی حقایق را وارونه جلوه دهند و شما آگاهی نداشته باشید و تشخیص ندهید، اعتماد به نفستان کاهش می یابد. این کمبود اعتماد به نفس کل خروجی ها را از بین می‌برد و خسران شدید ایجاد می کند. در مقابل اعتماد به نفس نسبی موجب ایجاد هم افزایی و فضاهای جدید کاری، خروجی های مشخص، تنوع علمی، شکوفایی، نوآوری و حفظ استقلال و خوداتکایی می شود.

اعتماد عام، حکمرانی و حکمروایی منطقی را تسهیل و تسریع و اعتماد متقابل بین مردم و حاکمیت را تقویت می کند که موجب هم افزایی متغیرهای پیشرفت، تولید و توسعه با متغیرهای درونزا و برونزا و پیشبرد سیاست های داخلی و خارجی می شود.
 
چه راهکارهایی برای افزایش نظارت و کاهش دخالت از سوی دولت بر اقتصاد ارائه می دهید؟

مفهوم دولت و ملت در مملکت ما یک مفهوم هم افزا است و همگرایی اینها اتفاقاتی رقم زده که توانسته ایم از سخت ترین شرایط عبور کنیم.

اعتماد بین دولت و ملت به صورت ید واحد حکمروایی مطلوب را ایجاد می کند. در حکمرانی در یک طرف مردم و در طرف مقابل حکومت قرار دارد؛ اما در حکمروایی مردم و حکومت یکی هستند؛ یعنی دولت و ملت مصداق می یابد. در کارهای ساختاری و پایه‌ای که از عهده مردم خارج است حضور دولت و نوع برنامه ریزی و خدمت رسانی اش لازم و موثر است. وقتی دولت تولید را به انحصار خود در می آورد، کارآیی و بهره‌وری، راندمان و خروجی را کلا کاهش می‌دهد؛ اما وقتی به عنوان پشتیبان، راهنما و بسترساز وارد صحنه شده و مدیریت اقتصاد را به مردم و بخش خصوصی واگذارد موجب ایجاد فضای عادلانه رقابتی و شکوفا شدن ظرفیت های بالقوه جامعه می شود.

البته اگر بخش خصوصی به صورت انحصاری عمل کند شبه دولت می شود و تحقق اقتصاد مردمی میسر نمی شود؛ اینجا هم حضور دولت مهم است تا جلوی انحصارطلبی را بگیرد و با اجرای قوانین ضدانحصاری فضاها را برای فعالیت عامه مردم و رقابت پذیری بخش خصوصی باز کند. در مجموع دولت باید حافظ منافع مردم و پشتیبان فعالیت های اقتصادی آنها باشد.
 
▪️مسیر دشوار عبور از اقتصاد نفتی!

چگونه می‌توانیم از اقتصاد نفتی عبور کنیم و بند ناف اقتصاد را از صادرات نفت خام ببُریم؟

بدترین وضعیتی که بر کشورهای نفتی حاکم است اتکاء صرف به درآمدهای نفتی و تک محصول بودن است. همانطور که قبلا هم اشاره کردم بسیاری از کشورهای نفتی آقای پول هستند یعنی اگر به هر دلیلی پول نفت از اقتصاد اینها حذف شود، به همان قبایل بادیه نشین تبدیل می شوند. مگر اینکه تفکرات سرمایه گذاری و مدیریت مالی در اینها اتفاق افتد و نفت را به عنوان عامل ظرفیت ساز ببینند.

اگر این اتفاق بیافتد و اقتصاد کشوری از خام فروشی دست کشیده، جامعه از نظر منابع و مصارف کاملا مدیریت و نفت هم در نقش پس انداز آتی جامعه در شرایط بحرانی و خاص ظاهر شود، قطعا برنده خواهد شد. در واقع نفت به عنوان منبع ثروت باید به آحاد جامعه تسری یابد و بتواند به به خودزایی و افزایش بیانجامد.

البته در اقتصادی که بیش از نیم قرن به صورت مستمر از طریق درآمدهای نفتی توسعه یافته، نفت باعث شکاف طبقاتی شده و در رفاه و نوع توزیع درآمد تاثیرات منفی داشته عبور از اقتصاد نفتی سخت و دشوار است!

 بهترین کار این است که نفت به عنوان ثروت در صندوقی خاص ذخیره و به صورت علمی، عملیاتی و مدیریت شده صرف سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال شود که فواصل طبقاتی را از بین ببرد. لازم است مکانیزم های کنترل مانند مالیات هم در جامعه به درستی کار کند و بتواند از ثروت اندوزی افراد جلوگیری کند و جامعه را به تعادل نسبی منابع و مصارف برساند.
 
برای قطع وابستگی اقتصاد کشور به دلار چه راهکارهایی را ارائه می دهید؟

برتون وودز در سال ۱۹۷۲ دلار را به عنوان ارز قابل مبادله به دنیا معرفی می‌کند. بعدها ارزش دلار را با طلا می سنجیدند تا کشورها در مبادلات ارزی بین المللی طلا را با خود حمل نکنند و در مقابل آن دلار مقیاس داد و ستد قرار گیرد.

در SDR که یک نظام متشکل جهانی است نرخ مبادله ارزها نسبت به هم تعیین می شود و کشورها هم از آن تبعیت می کنند و مراودات تجاری آنها بر پایه دلار است. اما اگر ما بخواهیم نرخ دلار را تغییر دهیم باید با پاره ای از کشورها همسو و وارد پیمان های منطقه ای شویم که مبنای نرخ های ارزی مناطق و یک پایه پولی شکل گیرد. مثلا ۱۰ کشور ارزی را برای خود تعیین کنند که ارزش آن نسبت به ارزهای دیگر و پایه آن بر حسب طلا تعریف شود و کشوری که توانایی اقتصادی لازم برای حمایت از این ارز را دارد در بین این ۱۰ کشور قرار گیرد و در نهایت مراوده این ارز از طریق دلار صورت گیرد.

نمونه این نوع ارز یورو است که کشورهای اروپایی در مقابل دلار عرضه می کنند. یعنی یک کشور به تنهایی نمی‌تواند این کار را انجام دهد.
 
▪️مدل پویای بازار ۸۰ میلیونی ایران تبیین نشده است

به نظر شما چرا رشد اقتصادی کشور در بیشتر سال‌های دهه نود صفر و حتی زیر صفر بوده است؟

تولید ناخالص داخلی کشور وابسته به مقادیر تولیدی و استفاده از توانمندی های عوامل تولید مثل کار و سرمایه روی کالا و خدمات است. اگر مقادیر نسبت به سال قبل افزایش یابد، رشد تولید اتفاق افتاده اما اگر ثابت بماند تغییری حاصل نشده و اگر مقادیر به سمت کاهش برود و ظرفیت های خالی تولید ایجاد شود دچار GDP منفی شده ایم.

عوامل موثر در رشد اقتصادی صرفا داخلی نیست. متغیرهای درونزا و برونزا، رکود و سطح عمومی قیمت ها نیز معمولا خیلی موثر هستند.

تا کنون مدل پویای بازار ۸۰ میلیونی ایران تبیین نشده است. در نتیجه بازار به شما فضا نمی دهد. اگر تولیدات داخلی را با واردات کالاهای خارجی مقایسه کنیم متوجه می شویم کشور چین الگوهای بازار ۸۰ میلیونی ما را کاملا درک کرده اما خود کشور ایران هنوز درک نکرده است. اینجا است که باید در نظر آوریم تولید ناخالص داخلی اقتصاد ۸۰ میلیونی ملی که متکی به تولیدات داخلی است در چه وضعی قرار می گیرد.

از یک طرف مباحث مربوط به تحریم های ظالمانه و فشار محدودیت های بازارهای مالی دنیا و از طرف دیگر رکود اقتصادی، تولید را در کشور مقید می سازد که مجموع اینها باعث شده GDP کشور از تحرک کافی برخوردار نباشد. اگر از نفت در اقتصاد کشور صرف نظر شود رشد اقتصادی و GDP کند خواهد بود.

باید بازارشناسی دقیق صورت گیرد؛ الگوهای بازار را درک کنیم و قدر جمعیت ۸۰ میلیونی کشور را بدانیم و در برآوردهای اقتصادی و تولیدات به این سمت رویم. از طرف دیگر دسترسی به بازارهای منطقه ای و بین المللی هم مهم است که بتواند در رشد تولیدات به صورت ارزآور وارد شود.
 
 چگونه اقتصاد مردمی می شود؟

مفهوم اقتصاد مردمی این است که تولید، توزیع و دسترسی به منابع و تسهیلات بین مردم به صورت عادلانه صورت گیرد. اگر مردم به این امکانات دسترسی داشته باشند، خواهند توانست فعالیت های خود را ثمربخش کنند در غیر اینصورت انحصار ایجاد خواهد شد.

آگاهی از قوانین و مقررات، امکان حضور در سرمایه گذاری های مشخص به صورت سهام شرکت های بزرگ یا با سرمایه گذاری های اندک به صورت شرکت های هلدینگی مشخص باعث می شود، مردم بتوانند به تصمیم گیری ها و سرمایه گذاری ها وارد شوند و تاثیر آن را در زندگی خود به صورت عملی لمس کنند.

وقتی صحبت از ورود مردم به اقتصاد است فکرها به سمت بازار و دفتر و دستک خرید و فروش معطوف می شود. در حالی که حضور مردم در اقتصاد به فهم کاربردهای مشخص اقتصادی در گستره بخش های مختلف صنعت، کشاورزی و خدمات بر می گردد و لازم نیست همه افراد صاحبت شرکت باشند. مهم این است که من نوعی به عنوان فعال اقتصادی در عرصه های مختلف به عامل های اقتصادی متصل شوم تا بتوانم سرمایه گذاری خود را روی سهام مشخص انجام دهم و از ظرفیت ها و سود این سهام بهره برم.

لینک کوتاه : https://mosavatnews.ir/?p=6862

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.