به گزارش پایگاه خبری مساوات به نقل از آذرانجمن، «علی محمدبیانی» متولد سال ۱۳۵۰ ه.ش که با عنوان دبیر ادبیات در دبیرستانهای ماهنشان و زنجان مشغول تدریس بود، در سال ۱۳۷۲ به همراهی جمعی از شاعران شهر زنجان، انجمن ادبی «ایشیق» را در زنجان تأسیس کرد، انجمنی که سالها توانست الهامبخش شاعران جوان و باعث خلق آثار ادبی ماندگار برای ادبیات ترکی شود.
«علی محمدبیانی» همچنین فعالیت فرهنگی و مطبوعاتی خود را از سال ۱۳۷۲ با هفتهنامه «امید زنجان» شروع کرد و در نشریات پیام زنجان، بهار زنجان، صدای زنجان، مهر زنجان، مردم نو، فرهنگ زنجان، موج بیداری، آذری، غروب (تبریز) و… قلم زد و مدتی هم سردبیر هفته نامه «پیک آذر» بود که در زنجان چاپ و در تهران، تبریز، اردبیل و اورمیه توزیع میشد.
وی در سال ۱۳۸۵ با گرفتن امتیاز ماهنامه فرهنگی هنری و ادبی «بایرام» تنها ارگان فرهنگی و ماهانه استان با محوریت فرهنگ و زبان مردم خمسه (زنجان) را راه اندازی کرد، که با یاری و همکاری دوستان فرهنگی و اهل قلم شهر زنجان این ماهنامه هنوز هم البته به صورت فصلنامه ادامه فعالیت دارد.
این شاعر و نویسنده زنجانی، آثار متعددی در حوزه شیوه نگارش زبان ترکی و مسائل اجتماعی و تاریخی دارد. کتابهای یئددینامه، آذربایجان تورکجهسی، مجموعه شعر آغاجلار کیمی، بئله یاز، بئله اوخو و تصحیح نسخه خطی داستان کرم و اصلی اثر شیخ ابراهیم زنجانی، زنجان نیکان کتاب، تصحیح نسخه خطی دیوان میرزا صادق اوریادی و ترجمه داستانهای آشیقی زنجان از جمله آثار به چاپ رسیده از علی محمد بیانی است.
در این گفتوگو به سراغ «علی محمدبیانی» رفتهایم تا درباره وضعیت کنونی شعر و ادبیات زبان ترکی در ایران با وی گفتوگویی داشته باشیم، با ما همراه باشید:
شاعر و نویسنده زنجانی، درباره وضعیت شعر و ادبیات ترکی در ایران میگوید: از آنجایی که ادبیات، هنر زبانی و مقید به کلمه و جمله است، وابستگی تام به زبان و مشتقات زبانی در فولکلور و آموزش و تسلط بر زیر و بم زبان دارد. آنچه در بین ترکان و نویسندگان و شاعران ادبیات آذربایجان به عنوان کالای ادبی موجود است، حاصل ریاضت و خوندل کسانی است که بدون دیدن مکتب و مدرسه و دانشگاه تنها براساس مطالعه، کنکاش و کنجکاوی و تکیه بر ادبیات کلاسیک خودمان پدید آمده است. ضربالمثلی داریم که میگوید: «نه وئرمیسن، نه ایستیرسن؟» دولت و جامعه مدنی و گروههای علاقمند به ادبیات، آوردهای برای آموزش و تعلیم و ترویج هنرهای زبانی نداشتهاند. آنچه هست حاصل زحمت و خلاقیتهای فردی و بعضاً جمعی افرادی است که در روزگار تسلط جریانهای فرهنگی جهانی توانستهاند با چنگ و دندان از ادبیات کلاسیک خودمان دفاع کرده و با خون دل، ادبیات معاصر را به وجود آورند.
علیمحمد بیانی میافزاید: با آورده و سرمایهگذاری ادبیای که نداشتهایم اگر قضاوت کنیم؛ ادبیات آذربایجان شاهکار جریانهای ادبی خاورمیانه است که بار آن بر دوش جوانانی است که در سی سال اخیر هم در شعر، هم داستان و هم ترجمه و مهمتر از اینها چاپ و نشر کتاب و مجله و حضور محکم در فضای مجازی به اندازه چندین ارگان بزرگ فرهنگی کار کردهاند. ناشران بزرگی که در تهران، تبریز و سایر شهرها به نشر و توزیع آثار ادبی ترکی میپردازند ایثارگرانی هستند که دور از هیاهوی بازار و سوداگری به کار بزرگی مشغولند که نمود و بروز و بزرگی کارشان بعدها معلوم خواهد شد.
وی اضافه میکند: از شاهکارهای استاد شهریار و ساهر و سهند گرفته تا شعرهای هجایی و سربست و آزادی که امروزه در کنار داستان کوتاه ترکی که چاپ شده و در دسترس همگان هست، سرمایه عظیم فرهنگی پدید آمده است که نقطه قوت آن مردمی و داوطلبانه بودن آن است. اما با همه این، فضای کیفی ادبیات آذربایجان محتاج نقد ادبی و تحلیلهای زبانشناسی و اجتماعی است که یکی از نقاط ظعف جریان فرهنگی و ادبی آذربایجان همین نبودن نقد و تحلیل است. آثار ادبی دارای چهار رکن میباشد. رکن اوّل نویسنده و شاعر، رکن دوم نشر و توزیع، رکن سوم خواننده و رکن چهارم که تکمیل کننده این ساختار است، منتقد و تحلیلگر است. نبودن هر کدام از این ارکان نقص جریان ادبی تلقی میگردد.
این نویسنده آذربایجانی در خصوص جایگاه زنجان در حوزه شعر و ادبیات ترکی تصریح میکند: زنجان از قدیم یکی از ارکان ادبی و فرهنگی منطقه بوده است، از عربیسرایان عصر غزنوی و سلجوقی گرفته تا ترکی، عربی و فارسینویسان عصر ایلخانی و تیموری همواره زنجان مرکز تولید اندیشههای عرفانی و ادبی و حکمی بوده است. از آثار شیخ اشراق، همتی انگورانی تا حکیم هیدجی و حسین منزوی و امثالهم معلوم است که این منطقه به لحاظ تولید آثار ادبی و فرهنگی منطقهای فعال بوده است. دوره قاجار را میتوان رستاخیر زبان بومی و خلق آثار مردمی نامید. کسانی مثل میرزاصادق ماهنشانی، محمدباقر خلخالی، حکیم هیدجی، میرزا اسماعیل ذبیحی صاحب محمودیه و شاعران خانواده دارایی از جمله امیرخسرو دارایی و… آثاری خلق کردهاند که مایه اعجاب است.
وی تاکید میکند: به نظرم در دوره معاصر هم شاعران بزرگی از کریم زعفری و محمدرضا روحانی و محمد منزوی گرفته تا سعید بداغی ابهری، عباس بابایی و هوشنگ جعفری و احمد صادقی، عبدالله مرادی، سیدحیدر بیات، لیلا کحالی، عاصم اسدی، عبدالله فرجی، آیلار بخشی، پرویز سودی، علی کریمی و بسیاری دیگر، آثار گرانسنگی به ادبیات آذربایجان هدیه کردهاند که میتوان آنها را در حد آثار درجه یک این ادبیات برشمرد. و نکته مهمتر، استقبال جوانان هم به عنوان تولیدگرهای آثار ادبی و هم به عنوان خوانندگان از جریان ادبی ترکی در زنجان میباشد.
بیانی، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه “در راستای ارتقاء فعالیت ادبی چه پیشنهاداتی دارید؟”، اظهار میدارد: همیشه گفتهام، آموزش زیربنای آفرینش یک اثر ادبی از طرف یک نویسنده و شاعر است. هم آموزش آکادمیک زبان مادری و هم آموزش فن نویسندگی و شاعری. البته پرواضح است که شاعر و نویسنده هم باید زحمت زیاد و عرق جبین را فراموش نکند. مطالعه بسیار، یکی از کارهایی است که هنرمند باید از آن غافل نشود. خلاقیت بدون مطالعه و تجربه مستقیم ادبی پدید نمیآید. مطالعه آثار کلاسیک و معاصر از هر زبانی، علی الخصوص آثار ترکی خودمان. ضمناً همانگونه که عرض کردم بدون وجود نقد ادبی جریان ادبی همواره لنگ است. انجمنهای ادبی و منتقدین باید فرصت و امکان برگزاری جلسات نقد و بررسی آثار را داشته باشند.
شاعر و نویسنده زنجانی با اشاره به اینکه، محصولات چاپی که در فرهنگسازی و ترویج فرهنگ مطالعه نقش مهمی داشت و تازه میخواست به میان تودهها راه پیدا کند، متاسفانه با آمدن موج جدید مجازی به انزوا کشیده شده است، ادامه میدهد: فضای مجازی استعداد کمّی عجیبی دارد، اما همگان معترفند که لااقل فعلا نمیتوان آن را به لحاظ کیفی با کتاب مقایسه کرد. تا آنجایی که مربوط به ادبیات و هنر است، باید آثار ادبی مثل شعر و داستان و آثار هنری منبعث از آن از جمله تئاتر و موسیقی که در تمام دنیا به عنوان مهمترین وظیفه آموزش عمومی و فرهنگسازی را برعهده دارد، تولید و ترویج و با بهترین شکل و شیوه در اختیار عموم قرار داد.
وی اضافه میکند: شب شعرها و شب قصهها و برنامههای عمومی و جشنهای مردمی و رسانههای جمعی باید به محل عرضه محصولات فرهنگی مردم تبدیل شود و در این میان نباید از کتاب و مطالعه غافل ماند.
بیانی، در پایان در خصوص رمز ماندگاری یک اثر ادبی و اینکه چگونه میتوان یک اثر ماندگار خلق کرد، بیان میدارد: چنان که از نامش معلوم است یک اثر ادبی، یک اثر هنری است، یعنی قبل از هر چیزی باید زیبا و خوش ساخت و خوش فرم باشد. محتوای اثر ادبی بستگی به تفکر و جهانبینی صاحب اثر دارد، اما هرچه هست نمیتواند بدون زیباییشناسی، شیوه و سبک بیان خاص هنری باشد. تسلط بر زبان و زیباییهای فرمی و محتوایی آن و گذشته تاریخی و کاربرد امروزی واژگان و اصطلاحات و استعارات زبانی، همراه با نیاز مردم و ایدهآل خود صاحب اثر هرچه که باشد و موسیقی کلام و زمزمهپذیری و خلاقیت هنری و آشناییزدایی میتواند یک اثر را ماندگار کند.
وی میافزاید: مثلاً در ادبیات کلاسیک آثار فضولی، قوسی، واقف، هیدجی، سیدعظیم و صابر و در ادبیات معاصر سهندیه شهریار و آثار سهند و ساهر و سحر و منزوی را اگر با همگنان آنها مقایسه کنیم، میبینیم که آنچه آنها را برجسته و مورد رجوع مردم قرار داده علاوه بر خوشساخت و خوشفرم بودن، خلاقیتهای زبانی و آشناییزداییهای شگفتانگیز آنهاست. هر کسی توانسته آجر تازه بر دیوار ادبیات کلاسیک بگذارد، در منظر عمومی موردتوجه قرار خواهد گرفت. امروزه نمیتوان حتی یک غزل فضولی و نسیمی و قوسی را از بدنه ادبیات آذربایجان کند و دور انداخت. سهندیه و حیدربابا، و نامه منظوم سهند به شهریار از بدنه و دیوار ادبیات آذربایجان قابل حذف و سانسور نیست. ترجیعبندها و ترکیببندهای حکیم هیدجی شاهکارهای ادبیات آذربایجان هستند.
ثعلبیه ملامحمدباقر خلخالی، مخزن جوشش فولکلور آذربایجان است که با قالبی کلاسیک به صورت بنایی معظم پرداخته شده و بهترین نمونه متن تعلیمی و اجتماعی و همچنین اثر فاخر طنز در ادبیات ماست که میتواند یکی از متون آموزشی دانشگاهی باشد.
علی محمد بیانی ادامه میدهد: آثار جوانانی که امروزه شعر آزاد و مدرن و حتی پست مدرن مینویسند در چند سال آینده بزرگی و زیبایی خود را نشان خواهد داد. داستان کوتاه و مینیمالهایی که اکنون چاپ شده و در دسترس همگان قرار دارد، اگر خوب تنقید و تحلیل شود، مورد توجه هنردوستان قرار خواهد گرفت. همچنین عدهای از جوانان مشغول ترجمه آثار کلاسیک و مدرن دنیا به زبان ترکی خودمان هستند که منبع الهام مهمی برای شاعران و نویسندگان ما خواهد شد.
مصاحبهی خیلی اعلا و حرفهای بود با شاعر بسیار عزیز و بزرگوار علی محمدبیانی. با توجه به دانش این شاعر بزرگ آزربایجان و شناختی که از ایشان و آثارشان دارم، باید با جسارت بگویم این شاعر عزیز در تاریخ و فرهنگ و ادبیات آزربایجان با قدرت تمام خواهد ماند و برای ملت تورک، ماندگار و افتخار آفرین خواهد بود.