مساوات – فردین الهیاری: “دیر شناخته شد و زود رفت”؛ این کوتاهترین داستانِ زندگی هنری اصغر یوسفینژاد، فیلمساز تبریزی است.
او معتقد بود انسان بدون رویا محکوم به نابودی است و دیر یا زود محو میشود اما داشتن رویا، این کیمیای زندگی بشری، پویایی و نشاط را به حیات او هدیه میدهد و روح آزرده را از سنگلاخ حادثهها به سلامت میگذراند.
در چارچوب چنین نگاهی، آدمی در تلاطم دست یازیدن به رویاهایش، جاودانه میشود و از همین روست که قهرمانان افسانهای برای رسیدن به رویاهایشان داستانهایی ماندگار خلق کرده و برای رسیدن به آن تاخته اند، بارها زمین خورده و برخاسته اند و آخر الامر، سمندِ مقصود را به مقصد رساندهاند.
یوسفینژاد هم بر همین محمل، “خانه”ای ساخت از جنس دل و پس از آن “قولچاق” (عروسک) را آفرید تا پرچم نامش در میان هنرورزان این مرز و بوم به اهتزاز در آید و همچون ستارهای در آسمان آن بدرخشید.
همچنان که “دهده قورقود” با افسانههایش، “کور اوغلو” با “قیرآت” و “نبی” با “دور آت” سالهاست نقل داستانهای قهرمانانه و عاشقانه مردم آذربایجان است، آوازه یوسفینژاد هم با “ائو” (خانه) و “قولچاق” (عروسکش) نقل هنر این دیار خواهد شد و سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل خواهد شد.
“عروسک” اگرچه عروسک خواهد ماند ولی روز به روز بزرگتر، بزرگتر و بزرگتر خواهد شد.
“عروسک” بیشک جهانی خواهد شد چرا که اندیشههایی فراتر از یک عروسک پشتوانه اوست. اندیشهای که سالها در دل یوسفینژاد پرورش یافته و آموزههای سالهای جوانی و زندگی هنری و علمی او بوده است. این اثر هنری قدم اول را در فستیوال استانبول برداشته و آرام آرام میرود تا بر تارک هنر هفتم بدرخشد.
این فیلم اگرچه در جشنواره فجر به بهانههای واهی قربانی بدسلیقگی شد اما به واسطه قدرت فکری که در پشت سر دارد، بدون شک خانهنشین نخواهد شد و قدم در جهانی خواهد گذاشت که پر از خوف و خطر است و در دنیای پرتلاطمی راه و مسیر خودش را ادامه خواهد داد.
عروسک امروز چشم انتظار دیده شدن در سینمای ایران است و امید اینکه این اثر هنری با اکران در سینماهای ایران علیرغم فقدان سازنده آن، ارج ببیند و بر صدر نشیند!