مساوات_ اعظم نعیمی: تبریز قطب اقتصادی و فرهنگی شمالغرب کشور، هر روز با گرههای سنگین ترافیکی در شریانهای اصلی خود دست و پنجه نرم میکند. ساعات اوج ترافیک، بهویژه در محورهای کلیدی منتهی به مرکز شهر، دیگر یک استثنا نیست، بلکه به یک روال ثابت و آزاردهنده تبدیل شده است.
این ازدحام و توقفهای پیدرپی، علاوه بر افزایش ساعتهای کاری از دسترفته شهروندان، بهطور مستقیم موجب تشدید آلودگی هوا و افزایش هزینههای سوخت بر دوش جامعه شده است.
خودرو؛ وسیله نقلیه یا دارایی؟
در تبریز، مانند بسیاری از شهرهای ایران، خودرو سالهاست از نقش اصلی خود فاصله گرفته است. تورم، بیثباتی اقتصادی و کمبود گزینههای سرمایهگذاری، مردم را به سمت خرید خودرو بهعنوان دارایی قابل نقد شدن و حفظ سرمایه سوق داده است. به همین دلیل تعداد زیادی از خودروهای موجود در خیابان، نه برای تردد روزانه، بلکه برای حفظ ارزش پول خریداری شدهاند.
این وضعیت، حجم تقاضا را چند برابر کرده و خیابانها را به انبار خودروهایی تبدیل کرده که بیشتر «سرمایه» هستند تا ابزار حملونقل.
خودرو؛ نماد منزلت اجتماعی
فرهنگ عمومی نیز در سالهای اخیر دچار دگرگونی شده است. داشتن چند خودرو در یک خانواده، به نوعی اعتبار اجتماعی تبدیل شده و همین نگاه، حضور خودرو را در خیابان فراتر از نیاز واقعی کرده است. از طرف دیگر، تمایل به نمایش سطح اقتصادی، باعث گسترش مصرفگرایی خودرویی شده است.
پارکینگ؟ کدام پارکینگ؟
عدم وجود پارکینگهای کافی و یا قیمتگذاری نامناسب برای آنها، منجر به اشغال معابر عمومی توسط پارکهای دوبله و غیرمجاز شده است که خود عامل اصلی کاهش ظرفیت مفید خیابانها است.
این تغییر کاربری اجباری، کیفیت زندگی شهری و امکان دسترسی آزادانه شهروندان به فضاهای عمومی را بهشدت کاهش داده است.
اتوبوس؛ راهحل یا مشکل؟
هنگامی که حملونقل عمومی ناکارآمد باشد، ترافیک بهصورت طبیعی تشدید میشود. ناوگان اتوبوسرانی تبریز فرسوده و کمتعداد است. اتوبوسها با فاصله زمانی زیاد به ایستگاهها میرسند و همین موضوع زمان انتظار شهروندان را بهطور جدی افزایش می دهد.
تأخیرات مکرر و ازدحام در وسایل نقلیه موجود، بسیاری از شهروندان را ترغیب میکند که علیرغم هزینههای بالاتر به استفاده از خودروی شخصی روی بیاورند؛ یک چرخه معیوب که خود ترافیک را تشدید میکند.

ترافیک زیر سایه مطبها
یکی دیگر از معضلات مهم تبریز، تمرکز غیرمنطقی مطبها و کلینیکهای پزشکی در مرکز شهر است.مناطقی مانند ۱۷ شهریور، آزادی، پاستور و محدوده میدان ساعت روزانه پذیرای تعداد زیادی مراجعهکننده از سراسر شهر و حتی استان هستند اما این مناطق پارکینگ کافی ندارند و خیابانهایشان کشش ترافیکی ندارد.
این حجم تجمع کاربری درمانی در مرکز شهر، باعث شکلگیری گرههای ترافیک سنگینی شده که هر روز در ساعتهای مختلف شاهد آن هستیم.

مراکز خرید و مجتمع های تجاری؛ ستارههایی که دل شهر را به آشوب میاندازند
افزایش ساخت مجتمعهای تجاری نیز مشکل را تشدید کرده است؛ مراکزی که بیاعتنا به توان خیابانهای اطراف قد برافراشتهاند و در ساعات اوج، به کانونهای تولید گرههای ترافیکی تبدیل شده اند.
این مراکز که خودروهای زیادی را جذب میکنند، پارکینگ کافی یا ورودی و خروجی مناسب ندارند و خیابانهای اطرافشان پاسخگوی این حجم از مراجعهکننده نیست در نتیجه، شبها و آخر هفتهها، این مجتمعها به کانونهای تولید ترافیک تبدیل میشوند و به بار ازدحام مرکز شهر میافزایند.

راهحلها؛ از الزام تا اقدام فوری
طبق نظر کارشناسان برای عبور از این بحران، تکمیل مسیرهای مترو، ساخت پارکینگهای طبقاتی در نقاط پرتردد ، انتقال تدریجی مطبها و ادارات از مرکز شهر، نوسازی کامل و افزایش تعداد اتوبوس ها از الزامهای فوری است در غیر این صورت، تبریز نهتنها در رفتوآمد، حتی در نفس کشیدن هم دچار بحران خواهد شد.




















