مساوات- احد نقششور: فوتبال عین زندگی است؛ اصلا خود زندگی است، با همه هیجانات، خشمها، تنشها، تعارضها، تقابلها و جدالهای پرتکرارش، با اشکها و لبخندهای سینوسی و متناوبی که همواره وجود دارد، حتی با تمام شادیها، پیشرفتها، رشدها و موفقیتهای درهم تنیده با تار و پود زندگی، فوتبال، برشی از زندگی همه ما آدم هاست؛ دقیقا همانند بازی امشب تراکتور و پرسپولیس که صحنههایی از غم و شادی را در اردوی هر دو تیم شکل داد …
باخت امشب تراکتور اما؛ جدای از ضعفها و ایرادات فنی و تاکتیکی پرستاره ترین تیم فعلی فوتبال ایران، ریشه در انتظارات به شدت هیجانی شده هواداری، فضای مجازی و حتی رسانهای روزهای منتهی به این بازی بزرگ و ۶ امتیازی دارد، هیجاناتی که در فضایی به شدن احساسی و رقیق شده، موفقترین تیم هفتههای اخیر لیگ را به نقطه سردرگمی و بی برنامگی در زمین بازی رسانید و در هجوم همین انتظارات و غلیانات غلبه کرده غیرفوتبالی بر اصل تمرکز، خردمندی، هوشمندی و انسجام تیمی، علیرغم حمایت حداکثری هواداران پرشور و عاشق حاضر در استادیوم آزادی، رقیب دیرینه را با یک یار کمتر، پیروز میدان کرد!
در شب درس آموز آزادی، از نیمکت گرفته تا تک تک بازیکنان و ستارههای شاخص تراکتور و کادر فنی، حتی سایهای ملموس از خود واقعی و برتر تیم صدرنشین نیز نبودند، “اسکو.تی.تی”، امشب، هم به تلواسههای آمیخته با غرور خود باخت و هم به اراده و فعل خواستن پرسپولیس، تیمی که با یک بازیکن کمتر، دو تعویض اجباری و داوری استاندارد، با هوشمندی و تجربه بالا، بازی ۶ امتیازی در دوئل قهرمانی و صدرنشینی را واگذار کرد تا یادمان نرود که فوتبال در عین عاشقانگی و دلدادگیهای پرتکرارش، بیرحمترین شکل خود را هم میتواند به ما نشان دهد …
معتقدیم، همین بازی تلخ که هیچ عایدی امتیازی و جدولی برای ما و تراکتور محبوبمان نداشت، یک درس بزرگ اما داشت، تلنگری به موقع در مسیر قهرمانی برایمان بود، این بازی، ما و عاشقان تراکتور را به خود آورد تا در دیدارها و بازیهای باقی مانده، حواسمان شش دانگ به مسیر پرسنگلاخ پیش رویمان باشد.
ما در دیداری برابر حریف ۱۰ نفره باختیم که برخلاف بسیاری از بازیها، نه مشکل داوری داشتیم، نه تنش و درگیری داخل زمین مسیر بازی را عوض کرد و نه دردانه پایتختنشین، حریفی سخت برای بردن بود؛ ما امشب، به خودمان، خودباوری تضعیف شدهمان، درگیریها و تعارضات ذهنیمان و غرور کاذبمان باختیم؛ هرچند، دنیا به آخر نرسیده و جا برای جبران، همچنان باقی است…