مساوات- سجاد صفری: در این نوشتار به اجمال به بحث مدیریت کلان و تعارض منافع بین منطقهای اشاره میشود تا ضمن تفهیم بهتر این موضوع، اصحاب نظر و مسئولان ارشد تصمیمگیر را به تأمل ویژه و بازنگری در روابط مدیریتی اینچنینی در مناطق رقابتی و دارای تعارض منافع محلی جلب نماییم.
?از آذربایجان تا اصفهان
یکی از چالش برانگیزترین مباحث بین منطقهای در سالهای اخیر، بحث انتقال آب و مدیریت حوضههای آبخیز مورد مناقشه بین استان های مرکزی است (مناقشه استانهای خوزستان و چهار محال و بختیاری با اصفهان و یزد) حال شما فرض کنید استانداران، فرماندهان نظامی و انتظامی و ائمه جمعه استانهای خوزستان و چهار محال و بختیاری از متولدین استانهای اصفهان و یزد باشند که یقینا این مساله به عنوان تعارض منافع بین منطقه ای و تعصب محلی-قومیتی در مدیریت کلان این استان ها قابل بحث و بررسی است.
?تعارض منافع در آذربایجان شرقی
بحث تعارض منافع منطقهای در آذربایجانشرقی نیز محل توجه است. که با ذکر چند مثال اشاره می شود.
۱- آب شرب تبریز
تامین آب شرب تبریز از جمله مواردی است که دارای تعارف منافع با استانهای همجوار خود و محل دقت نظر ویژه است. تأمین آب شرب تبریز از دو طرح انتقال آب رود ارس و خط دوم انتقال آب زرینهرود به تبریز از سالها پیش مطرح است طبعا تصمیم استاندار آذربایجانشرقی متولد اردبیل با استاندار متولد ارومیه در انتخاب خط انتقال، متفاوت خواهد بود.
۲- راه آهن میانه – تبریز
با افتتاح خط راه آهن میانه- تبریز، طبعا خط ریلی قبلی تبریز-تهران به حاشیه رفته و شهرهای ملکان تا مراغه به حاشیه خواهد رفت و متعاقبا شهرهای میانه و بستان آباد و… بیش از قبل بلحاظ صنعتی شکوفا خواهند
این خط ریلی جدید مدتهاست معطل و نیمهتمام مانده است. حال تصور شما از آینده این طرح با انتصاب مدیری از میانه یا مراغه در مسئولیت نهادهای ذیربط این پروژه چیست؟
۳- دریاچه اورمیه
در خصوص احیای دریاچه اورمیه، طرحهای مختلفی چه در بحث نحوه و محل تأمین حوضههای آبی (از ارس یا رودهای مستقر در آذربایجانغربی) و چه در نحوه و میزان مدیریت مصارف آب اراضی کشاورزی پیرامون دریاچه اورمیه در بخش غربی و شرقی آن، بین مسئولان این دو استان بطور زیرپوستی رقابت است.
۴- کریدورهای ترانزیتی آذربایجان
در خصوص محل اتصال کریدورهای ترانزیتی بین المللی ایران در شمال به جمهوری آذربایجان و قفقاز و از آنجا به اروپا، دو مسیر تبریز _ جلفا و رشت _ آستارا مطرح بودند که با اینکه کریدور تبریز _ جلفا در اولویت بود اما چون یک نفر متولد رشت در راس منطقه آزاد ارس نشسته است، بیانگیزگی وی فرصت این شاهراه اقتصادی بسیار مهم و استراتژیک را در اختیار رشت و آستار قرار داد.
۵- این موضوع در انتصاب مدیران غیربومی فراقومی که تفکرات ایرانشهری دارند نیز میتواند برای تک تک استانهای اقوام دیگر منجر به خمودگی و سستی در توسعهیافتگی آنها شود.
در همین راستا مدیریت عالی منطقه آزاد ارس که به تازگی شائبههای حضور یک غیربومی ایرانشهری بر آن پیچیده است یکی از نگرانیهای اخیر دلسوزان استان است.
با توجه به توضیحات فوق و با عنایت به بدیهی بودن چنین تعارض منافعهای محلی و خصوصا برخی تجربههای منفی قبلی، نگارنده بر این باور است که سه استان همجوار آذربایجانشرقی، غربی و اردبیل بطور محسوس تعارض منافع دارند و انتصاب پستهای حساس و مهم فرماندهان نظامی، امامت جمعه و استانداری از مدیران بومی همان استان برای هریک از این استانها ضروری است.