به گزارش پایگاه خبری مساوات به نقل از خبرآنلاین، حمید میرمعینی در ادامه اظهار داشت: در چند سال اخیر تولید ناخالص داخلی نه تنها صفر بودهاست بلکه منفی نیز بودهاست؛ در سال ۱۳۹۴ نزدیک به ۴۲۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی داشتهایم و در حال حاضر تولید ناخالص داخلی به ۲۸۰ میلیارد دلار رسیدهاست که در نتیجه کاهش درآمدهای نفتی و کاهش ارزش پول ملی بودهاست و در نتیجه درآمد سرانه در کشور کاهش چشمگیری پیدا کردهاست.
میرمعینی در ادامه گفت: در چند سال اخیر از نظر ریالی درآمد شرکتها دو تا سه برابر شدهاست که در نتیجه رشد قیمتها و یا جهش تورمی بودهاست و این رشد شاخص کل بورس سوء مدیریتها را از طریق تورم پوشش دادهاست و شرکتها عمدتا نتوانستند رشد واقعی و حقیقی را که باید از میزان تولید و یا توسعه کسب و کار باشد را به نمایش بگذارند و در نتیجه رشد شاخصی که ما شاهد آن هستیم در نتیجه رشد عمومی قیمتها و یا جهش تورم است.
وی در ادامه در خصوص شرایطی که در سال ۱۳۹۹ منجر به سقوط بورس شد؛ گفت: طول سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ دلایلی از قبیل کمعمق بودن بازار، عدم هماهنگی و مدیریت صحیح بازار سرمایه و عدم آمادگی بازار سرمایه برای جذب نقدینگی منجر به ایجاد یک دوره هیجانی در بازار سرمایه شد و خیلی از شرکتها وارد فاز حباب شدند و به ارزندگی نرسیدند و تمام عوامل دست به دست یکدیگر دادند تا بازار شروع به ریزش کند و ناهماهنگی در ساختار تصمیمگیری دولت و افزایش نرخبهره و صندوقهایی که به بازار عرضه شد دست به دست یکدیگر دادند تا روند بازار سرمایه به سمت تنزل حرکت کند و در نهایت افت دو سالهای رقم خورد که تاثیر بسیار زیادی بر اعتماد مردم گذاشت و تنها یک عامل نبودهاست که بر سقوط بورس تاثیر گذاشت، بلکه چندین عامل دست به دست یکدیگر دادند.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه با اشاره به اینکه خیلی بعید به نظر میرسد که در شرایط فعلی افت ناگهانی شاخص کل بورس رقم بخورد؛ گفت: در صورتی که جریان سیاسی به حالت تنشزا بازگردد و قیمت دلار در بازارهای موازی رشدهای شارپی را تجربه کند، ممکن است شاهد افت شاخص کل بورس باشیم و در صورتی که رخدادهای خاص سیاسی نداشته باشیم، به نظر نمیرسد که شاخص کل بورس دچار روند کاهشی شود.
میرمعینی در آخر گفت: در حال حاضر بازار سرمایه در مسیر درستی در حال حرکت است و تعداد انگشتشماری از سهمهای کوچک رشد حبابی را تجربه میکنند و کلیت بازار مدیریت شدهاست.