مساوات-محمد فرجپور باسمنجی: چه نیروی عظیم حماسی و رزمی در موسیقی آذربایجانی نهفته شده است. موسیقی آذربایجان در شادی و غم، در خوشی و ناخوشی، در پیروزیها و شکستها و وجوه و جوانب زندگی مردمان ترکستان و شرق همیشه طنین انداز است. داشتن پتانسیلهای فنی و زیباشناسی مملو از حس قهرمانی و جسارت و مقام های حزین و غمگین در آن موج میزند و این روزها که غزه در خون و آتش میسوزد و یکی از تراژدیهای فاجعه بشری بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده است موسیقی ترکان عالم نیز با سرودهها و آهنگسازیهای جدید به تقبیح این جنایت بشری روی آورده و چند روزی است که شبکه اختصاصی TRT در برنامه موسوم به《Gazze İçin Ben de Oradayım 》با ساز و آواز موسیقی ترکان به دفاع از ملت فلسطین رفته است.
عالیم قاسم اف، که با صدای سحرانگیز خود در ثبت جهانی موسیقی ترکان آذربایجان در یونسکو سنگ تمام گذاشته بود، اینبار در آستانه جشن چیلله گئجهسی به استانبول رفته و چند کنسرتی را در رثای کشته شدن انسانهای بیگناه در سرزمین مقدس فلسطین اجرا کرد. اینبار پس از تراژدی قرهباغ، عالیم قاسماف با گروه هنری خود با سیاهپوشی تن و روان، توام با سوز و اندوه اجراهای به یادمانی داشت که بصورت زنده از شبکه اختصاصی موزیک، TRT پخش شد.
از قاسماف به عنوان افسانه موسیقی شرق و بلبل آوازهخوان سحرانگیز نام میبرند که آلبوم “اقیانوس ژرف عشق” آن تاکنون دهها میلیون نسخه بفروش رفته و طرفداران میلیونی در غرب و شرق دارد. با این حال در رسم و رسوم چیللهگئجهسی ترکان موسیقی و مهمتر موسیقی عاشیقلار جایگاه خاصی دارد.
در واقع شب چیلله نماد تغییر فصل، سمبل برکت، جشن کشاورزان و دهقانان آذربایجان و بهانهای برای دور هم بودن و رفع کدورتها و ابراز شعف شادمانی در شب طولانی سرد سال بوده و این شب زایش مهر و در فرهنگ آذربایجان که چیلله نام گرفته به معنای نهایت کشیدگی و درازی است و این شب به خاطر طولانی بودن آن، چیلله نام گرفته است.
در قدیم دهقانان آذربایجان از ابتدای فصل پاییز با تهیه برخی خوراکیها و ذخیره انواع میوههای سردسیری به روشهای سنتی، خود را برای شب چیلله آماده میکردند و چیللهگئجهسی مردم، متفاوتتر از تمام شبها به شبنشینی و نقالی و داستانسرایی کوراوغلو، قاچاق نبی و دیگر آثار فولکلور آذربایجان میپرداختند.
از بوغدا قووورقاسی (گندم برشته) و از کرسینشینی تا خوردن تنقلات و آجیل، کهنسالان نیز داستانهای سینه به سینه نقل شدهی فرهنگ بومی خود را به نسل جوان بازگو میکردند و علاوه بر آن آیینهایی همچون بایاتی فالی و تاپماجا و مشاعره روی میآوردند و این اواخر اشعار شب چله منظومه حیدربابا، جلوه خاصی به این شبنشینیها میبخشد.
در خطه آذربایجان، خوانچههای نوعروسان با زرق و برق مزین شده و از سوی نامزدها به خانه عروس برده میشود و علاوه بر طنین صدای عاشیقها و ساز سوزناک آنها، دل دوستداران و شب زنده داران را در این شب طولانی سال میرباید. اما در میان مردم اذربایجان در این شبهای سرد سال توجه به نیازمندان و تقسیم شادیها و دید و بازدید و مهمانی و همنشینی و زدودن کدورتها و دلچرکینیها و صلح و آشتی موج میزند.
از قدیمالایام تقسیم ارزاق عمومی و بخشی از اموال ثروتمندان که معمولا در محصولات کشاورزی، باغی و دامی خلاصه میشد، در بین مستمندان و فقیران، جلوه خاصی داشته و دارد و مومنان و زندهدلانی که به مسئله مال و منال نگاه منصفانهای داشتند و آن را وسیلهای برای زدودن بخشی از آلام و دردها تلقی میکردند و برای حل مشکلات معیشتی خویشان و ایل و تبار خود خرج میکردند و معتقد بودند که مال و ثروت نباید انسان را اسیر خود سازد بلکه انسان باید امیر اموال خود باشد و با گشاده دستی در راه خلق و همکیشان خود بخشی از آن را ببخشاید.
ان زمانها حلال و حرام در جمعآوری پول و ثروت مدنظر مردم روشنضمیر بود و آنها معتقد بودند که مال حلال علاوه بر رفع مشکلات معیشتی خود، باید به داد مردم ندار هم برسد.
مومنانی که معتقد بودند مال و ثروت زمانی ارزشمند تلقی میشود که علاوه بر رفع نیازهای شخصی، بخشی از آن در قالب هبه و بخشش و بذل و احسان و انفاق برای نیازمندان بخشیده شود.
مردان سلیمالنفس و زحمتکشانی که با دسترنج خود ثروتی را میاندوختند و در هزینهکرد آن فقرا را مدنظر قرار میدادند و برای آنها ارج قائل بودند و برای راحتی خود و تقرب و تقوا آن را در امور نیکوکاری و کمک به نیازمندان هزینه میکردند که به روح همه آن مردان نیکوکار درود میفرستیم. با این وصف در این وانفسای مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی و سختی معاش بر اکثر هم کیشان و هم وطنان بازهم مردان و زنان فداکاری هستند که داشتههای خود را در این شبهای سرد و سوزناک و غمبار با همنوعان خود تقسیم میکنند و معتقدند تقویت سنت الفت و ایثار و مهربانی به تقویت مهر و محبت در جامعه و کاستن بخشی از آلام مردمی میانجامد که در مشکلات عدیده اقتصادی و تشدید تحریمها و آثار گذشته بیماری کرونا روزگار سختی میگذرانند و در یک کلام گرفتار طوفان شدهاند و این افراد نیکوکار یگانگی خداوند و چیرگی روشنایی حق بر تاریکی و اهریمنی را بیش از پیش در وجود خود احساس کردهاند.
حسن ختام این یادداشت اشعاری از شعرای ادبیات ترکی و فارسی تقدیم خوانندگان این سطور میشود:
چیلله چیخار بایراما بیر آی قالار پینتی آرواد قوورمانی قـــورتارار
گئدر باخار گودول ده یارماسینا
باخ فلکین گردش و غوغاسینا
یا
قــــاریننه گئجـه نــاغیل دئیهنـــده
کولک قالخیب قاپ باجانی دؤینده
من قــاییدیب بیرده اوشــاق اولایدیم
بیر گول آچیب اوندان سونرا سولایدیم
شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهار زندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است
نشان از سنت ایرانیان است
شب یلدا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب
شب یلدا زحزن و غم مبراست
بساط شادمانی ها مهیاست
شب یلدا بیا روشن روان شو
به نزد شاعران همزبان شو
شب یلدا شب سال است ای دل
مرا در انجمن، شعر است محمل
شب یلدا بلند است و یگانه
نمیگیرد دلم هرگز بهانه
شب یلدا کنار دوستان باش
برای ما گلی از بوستان باش
شب یلدا به آجیل و ترانه
بساط میوه ها در کنج خانه
شب یلدا، انار و هندوانه
غذا سبزی پلو، ماهی بهانه
دوباره نوبت دیدار یلداست
بدون یار این یلدا چه تنهاست
وجودش نور در این تیره شب بود
بدونش این شب یلدا و سرماست
دگر یلدا برایت دل ندارم
نگاهم منتظر بر نور فرداست
همه در شور این یلدا بهارند
انار سرخ بر سفره چه زیباست
ندارم جز تو امشب آرزویی
که با تو هر شب من مثل یلداست