مساوات- احد نقششور: هرچه از عمر دولت میگذرد، داستان “احاطه و مصادره” دولت وفاق، با پی رنگ “توافق ناگزیر” در واگذاری ارکان مدیریتی، بیش از هر زمان دیگری روایت می شود، تا معلوم گردد، دولت چهاردهم، چه در زمان چینش وزیران و استانداران و چه در تعیین و انتصاب مدیران میانی خود در استان ها، به توافقی ناگزیر با سهم خواهانی خارج از دایره فکری و سیاسی خود تن داده است!
همین رویکرد ناگزیر، حالا مشخص کرده است که دولت و اتاق فکر سیاسی، اجتماعی آن، چندان نیز از “استقلال” و “اختیار” تصمیم سازی و تصمیم گیری حکمرانی برای تعیین و نصب مدیران اجرائی خود برخوردار نیست و عملا، شعار “وفاق” این دولت در ایستگاه “توافق” سیاسی با دیگر جریان های دور و نزدیک از حلقه اول آن متوقف مانده است.
این تحلیل، هم ناظر بر انتصابات ۱۰۰ روز اخیر دولت است، هم مبتنی بر تحلیل داده های تعاملی دولت با دیگر جناحها و هم، ناظر بر سهمبریهایی است که کفه ترازوی توزیع قدرت در دولت فعلی را به سمت رقبا و دست کم، دولت پیشین سنگینتر میکند.
این توافق غیرعرفی، در پروسه انتصابات ۱۰۰ روز گذشته آذربایجان شرقی، پررنگ تر و ملموس تر نیز بوده و روند تغییرات محدود و البته کند و لاک پشتی استان گویای آن است که فشارهای فزاینده جریان ها، افراد، گروه ها و طیف های سیاسی، از نمایندگان مجلس گرفته تا بازیگران متعدد سیاسی و شبه سیاسی، به شدت برای سهم بری از مدیریت های اجرائی استان درحال رایزنی و چانه زنی هستند!
شاید بتوان، ماجراهای مربوط به ابقاء قطعی برخی مدیران منسوب به دولت قبل یا تلاش ها و رایزنی های شبانه روزی برخی دیگر از مدیران فعلی برای باقی ماندن در قدرت را در همین راستا تحلیل و ارزیابی کرد و در کنار آن نیز نمی توان از عدم تعیین تکلیف نهایی دست کم، مدیران و مدیریت هایی که زیرمجموعه استانداری محسوب می شوند، تعجب نکرد!
متاسفانه به نظر می رسد، با رویه ای که استاندار آذربایجان شرقی در پیش گرفته، مدل “توافقی” در انتصابات، بر اصل “شایسته گزینی” مدیران چربش یافته و داستان “ابقاء” برخی مدیران و زمزمه های ابقاء برخی دیگر، نمود عینی فراموشی “ضرورت تغییر” در “عصر استحاله وفاق” به شمار می رود، رویه ای که بعید به نظر می رسد، موجد و مولد تحول و توسعه موعود استان و “امیدآفرینی” نزد مردم باشد!