به گزارش پایگاه خبری مساوات، رسیدگی به این پرونده از زمانی آغاز شد که زن جوانی با مراجعه به دایره جنایی پلیس آگاهی تبریز گزارش مفقودی همسرش را داد. او سراسیمه مقابل کارآگاهان نشست و گفت: “به دادم برسید، شوهرم نیست و بسیار نگران او هستم”.
به دنبال این گزارش، پرونده برای اخذ دستورات قضائی لازم به بازپرس جنایی دادسرای عمومی و انقلاب تبریز ارجاع داده شد و بازپرس سریع دستور آغاز تحقیقات گسترده برای پیدا کردن مرد جوان را به کارآگاهان صادر کرد.
تیم جنایی، تحقیقات خود را آغاز و به سرنخهای مختلفی رسیدند؛ بازپرس ویژه قتل تبریز وقتی این سرنخهای مختلف و پراکنده را در کنار هم قرار داد پازل را تکمیل و در نهایت موفق به حل کردن معمای گم شدن مرد جوان شد.
فرد مفقود شده، سرکرده بزرگترین باند زمینخواری در تبریز به شمار میرفت که زمینهای دولتی مختلفی را به ارزش صدها میلیارد تومان با کلاهبرداری و… به چنگ آورده بود و آنها را به نام افراد مورد اطمینان خود میزد.
اما طبق یافتههای تیم جنایی او در نهایت در حالی که شبانه در ویلای شخصی خود در حال استراحت بود، توسط افرادی ربوده میشود؛ آن افراد برای اینکه ردی از خود در جنایت باقی نگذارند مرد جوان را به یکی از بیابانهای اطراف تبریز منتقل و بعد از به قتل رساندن او، جسدش را تکه تکه و در میان شعلههای آتش میسوزانند و خاکستر باقی مانده را در همان بیابان دفن میکنند؛ به امید اینکه همه چیز تمام میشود.
ولی وقتی کارآگاهان پلیس آگاهی تبریز به دستور بازپرس سراغ متهمان رفته و آنان را در حالی که قصد فرار به کشور ترکیه را داشتند دستگیر می کنند، بسیار شوک زده شده و در ابتدا منکر همه چیز میشوند.
اما وقتی مقابل بازپرس قرار گرفته و با مستندات وی روبرو میشوند لب به اعتراف قتل مرد جوان میگشایند و متهم اصلی اینگونه بازپرس در جریان آن چه که بر سرشان گذشته بود قرار می دهد: “بله من او را به قتل رساندم یعنی تنها راه تصاحب تمام پولها، از بین بردنش بود. چرا که من میخواستم تمام آن پولها را تصاحب نمایم. بنابراین با نقشه از قبل تعیین شده، در حالی که در ویلای خصوصی خود در اطراف تبریز در استراحت بود، ربودیم، او را به بیابانی در اطراف تبریز برده، به قتل رسانده و برای این که ردی از خود در این جنایت به جا نگذاریم جسد را توسط قمه تکه تکه کرده و آن را کاملا سوزاندیم. بعد از سوزاندن جسد، مابقی آن که مقداری استخوان و… بود را در چاهی در همان بیابان دفن کردیم؛ اما هرگز فکرش را نمیکردیم ماجرا لو برود و این گونه گرفتار شویم.”
به دنبال اظهارات متهم، بازپرس به همراه کارآگاهان در محل گفته شده حاضر و بقایای جسد را کشف کردند و تحویل پزشکی قانونی دادند. کارشناسان پزشکی قانونی نیز بعد از استخراج DNA از بقایای جسد، تعلق آن به مقتول را تایید کرد.
با اعتراف متهمان پرودنده با صدور کیفرخواست به شعبه سوم دادگاه کیفری یک آذربایجان شرقی ارسال و در انتظار صدور رای است.