مساوات_ غلامحسین سبزی: ماه مبارک مهر – که مهرگان، مِزان، آغاز بازگشایی مدارس و دانشگاهها، به نیمه رسیدن عمر سال، حلول پاییز عاشقکُش و آیین سنتی قالیشویان مشهد اردهال را یکجا در خود دارد – آمد.
مِزان یا همان میزان، برابری شب و روز است که در جغرافیا اعتدال نامیده اند و چون در سال دوبار، اول مهر و اول فروردین اتفاق می افتد اعتدالین می خوانند.
در ینگجه ما اما مزان نماد رسیدن و پختگی بود. هندوانه، خربزه، گردو، سیب، سیب زمینی و… از مزان که عبور می کردند یعنی رسیده بودند.
هر محصولی که قبل از چیدن، مزان به آن خورده بود انگار شیرینتر و خوشمزهتر مینمود.
بر این اساس پس از مزان، درختان و جالیزها از محصول لخت میشدند، تتمّه دانه و کاه از خرمنگاهها به خانهها منتقل میشد و مزارع سیب زمینی برای آن که دُرهای غلطان و طلایی خود را پیشکش آدمی نمایند، شخم میخوردند.
به زودی سرما از راه میرسید و برف از اواخر پاییز تا اوایل بهار چون ملحفهای سفید بر زمین چنبره میانداخت.
ناگزیر باید کاهدانها از آذوقه انباشته میشدند. مهر به آنان که به هر دلیل نتوانسته بودند کاه و بیده و تلخه کافی ابتیاع کنند این فرصت را میداد که برگهای بخشیده شده توسط درختان به زمین را جمع کنند و به آذوقه کاهدانهایشان بیفزایند تا زمستان را فارغ سپری نمایند.
مهر، ماه کاهگل هم بود. پشت بامهایی که دچار آسیب شده بودند باید ترمیم میشدند تا خانه از آب چکّه روزهای بارانی و برفی در امان میماند و این کاهگل خود داستانی داشت؛ خاکش با بارجامه از تُرپاق قازان میآمد و آبش با خورجینهایی از جنس جیر از رودخانه، کاهش باید کاه گندم میبود و چه بهتر که گندمش دیم باشد و با ارابه – و نه با دستگاه – کوبیده شده باشد.
پس آنگاه کاهگل به دست استادش، در مقام لایهای محافظ به روی خانه پهن میشد تا ساکنینش زمستانی ایمن از سر بگذرانند.
بخشنده ماهی بود مهر که این همه برکت داشت. مبارک ماهی است مهر که این همه مهرورزی دارد. مهر باشد، مهربانی باشد، سلامتی باشد.
………..
ینگجه: نام روستایی از بخش سرولایت خراسان است که اهالی آن تورک زبان هستند.