• امروز : یکشنبه - ۱۸ خرداد - ۱۴۰۴
  • برابر با : 12 - ذو الحجة - 1446
  • برابر با : Sunday - 8 June - 2025
0
یادداشت/

همگرایی اردوغانی- اوجالانی در لیبرال دمکراسی نوعثمانی

  • کد خبر : 19337
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۲
همگرایی اردوغانی- اوجالانی در لیبرال دمکراسی نوعثمانی
نوعثمانی‌گری در رویکرد اردوغان- باخچلی، صرفا به معنای احیای قلمرو یا افزایش نفوذ تورکیه بر سرزمین‌های سابق قلمرو امپراتوری عثمانی آن هم با توسل به قدرت سخت سیاسی-نظامی که می‌تواند به ظهور مقاومت سیاسی یا نظامی بیانجامد، نیست، بلکه به معنای برقراری نوعی نظم جدید در سیاست داخلی و منطقه‌ای با توسل به قدرت نرم و بر مبنای شناسایی و احیای کثرت فرهنگی- زبانی موجود در نظم قدیم عثمانی در کنار پیروی از اصول جدید اقتصاد آزاد رقابتی و سیاست دمکراتیک است.

مساوات – فرامرز تقی‌لو: ناسیونالیزم قومی-نژادی و الگوی دولت تک قومی-زبانی در عصر پساعثمانی با توسل بر اصول جمهوری کمالیستی بعد از ۱۹۲۴ و همچنین در دوره پساانقلاب مشروطه با توسل به اقدامات رضاخانی بعد از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹( ۱۹۲۲)، چارچوب نظری سیاسی برای ملت‌سازی یا به عبارت بهتر ملت‌تراشی در تورکیه و ایران و دیگر کشورهای مسلمان چند قومی- زبانی خاورمیانه همچون عراق و سوریه بوده است. هرچند که هر کدام از این کشورهای مسلمان، ملت‌سازی تک قومی-زبانی را به روش‌های متفاوتی تا به امروز پی گرفته‌اند، لکن تجربه صد ساله اخیر در این کشورها، گویای شکست پروژه ملت‌سازی تک قومی-زبانی و بروز بحران‌های ناشی از آن است.

این تجربه نشان می‌دهد که حقیقت چندگانگی قومی-زبانی در این کشورهای چند قومیتی یا چندملیتی غیرقابل انکار، نفی و امحا است. نقطه عطف این انکشاف را باید در توافق اردوغانی-اوجالانی برای گذار و فرارفتن از دایره تنگ ناسیونالیزم کمالیستی و بازترسیم نظم نوین سیاسی تورکیه بر مبنای اصول دمکراسی لیبرال و دعوت اوجالان برای خلع سلاح پ.ک.ک، در نظر گرفت. این اتفاق نشان می دهد که نوعثمانی‌گری در رویکرد اردوغان- باخچلی، صرفا به معنای احیای قلمرو یا افزایش نفوذ تورکیه بر سرزمین‌های سابق قلمرو امپراتوری عثمانی آن هم با توسل به قدرت سخت سیاسی-نظامی که می‌تواند به ظهور مقاومت سیاسی یا نظامی بیانجامد، نیست، بلکه به معنای برقراری نوعی نظم جدید در سیاست داخلی و منطقه‌ای با توسل به قدرت نرم و بر مبنای شناسایی و احیای کثرت فرهنگی- زبانی موجود در نظم قدیم عثمانی در کنار پیروی از اصول جدید اقتصاد آزاد رقابتی و سیاست دمکراتیک است.

پیش از دعوت اوجالان از پ.ک.ک برای خلع سلاح و پیگیری روش‌های مسالمت‌آمیز برای احقاق حقوق کردهای تورکیه، این در فرایند مذاکرات حزب عدالت و توسعه اردوغان و حزب حرکت ملی باخچلی بود که گزاره‌های صریح و روشنی از جانب مقامات دولت و نمایندگان مجلس منتسب به این دو حزب بیان گردید که در آنها برای اولین بار در تاریخ تورکیه تاکید می‌شد که تورکیه یک کشور چندملیتی است و کردها را همچون تورک‌ها باید به مثابه یک ملیت یا قومیت مشخص در نظر گرفت.

حزب عدالت و توسعه اردوغان در طول این بیست وچند سال همواره موضعی انتقادی به اصول کمالیزم، از جمله اصل لائیسیته و اصل ناسیونالیزم تک قومی-زبانی داشته است، چنانکه به صراحت از آزادی مذهبی افراد در استفاده از پوشش مذهبی و حضور افراد با پوشش مذهبی در اماکن و نهاهای عمومی دفاع نموده و بدون هرگونه پرده‌پوشی از وجود سیاست آسیمیلاسیون یا همسان‌سازی زبانی به مثابه سیاستی نادرست و ناعادلانه و ضرورت اصلاح و کنار گذاشتن آن در تورکیه سخن گفته است. اردوغان در سخنرانی‌های خود در مناطق کردنشین و برای مخاطبان کرد، همواره به اقدامات خود برای اصلاح و کنار گذاشتن سیاست همسان‌سازی زبانی و دفاع از حقوق فرهنگی-زبانی کردها با وجود مبارزه با تروریزم اشاره کرده است. اوجالان نیز در پیام خود به پ.ک.ک برای خلع سلاح، علت وجودی حرکت مسلحانه پ.ک.ک را وجود سیاست کمالیستی نفی و انکار قومیت یا ملیت کرد و اعمال خشونت‌آمیز سیاست همسان‌سازی زبانی معرفی کرد و با تاکید بر اینکه دیگر چنین سیاستی در تورکیه اعمال نمی‌شود، علت وجودی حرکت مسلحانه پ.ک.ک را نیز منتفی دانسته و خواهان خلع سلاح و پیروی آنها از مشی مسالمت‌آمیز و بهره‌گیری از نهادهای دمکراتیک موجود در جمهوری تورکیه از جمله بهره‌گیری از قابلیت احزاب قومی کرد و جایگاه آنها در مجلس ملی برای احقاق حقوق قومی و زبانی کردها شد. بازخوانی پیام اوجالان از طرف نمایندگان کرد مجلس ملی تورکیه که اول به زبان کردی و سپس به زبان تورکی انجام شد، گویای این چرخش پارادایمیک در سیاست تورکیه است.

اردوغان و اوجالان هر دو در یک همگرایی حول محور نقد لائیسیته و ناسیونالیزم کمالیستی و طرح ایده بازترسیم نظم جدید سیاسی در تورکیه بر مبنای سنت چندگانگی قومی- زبانی-مذهبی قدیم عثمانی در قالب اقتصاد آزاد رقابتی و سیاست دمکراتیک، توانستند حتی نظر رهبر حزب ملی‌گرای حرکت ملی تورکیه، دولت باخچلی را نیز جلب کرده و حمایت بخش مهمی از نیروهای ملی‌گرا را نیز جلب نمایند. هرچند عده‌ای این را صرفا یک تاکتیک موقت برای انتخابات آتی تلقی می‌کنند، ولی جریانات عمده داخلی و منطقه‌ای، دلالت دیگری دارند. بدین ترتیب، می‌توان استدلال کرد که نوعثمانی‌گری در سیاست داخلی به معنای نقد اصول لائییسیته و ناسیونالیزم کمالیستی، سیاستی است که همزمان از جانب پوزیسیون اردوغان- باخچلی و اپوزیسیون کردی به رهبری اوجالان و احزاب کردی دیگر مورد حمایت است.‌

نوعثمانی‌گری را اگر به معنای بازسازی یک نظم سیاسی لیبرال دمکراتیک جدید بر مبنای چندگانگی قومی- زبانی- مذهبی حاکم در سنت امپراتوری عثمانی از یک‌سو و تاکید بر توسعه مبتنی بر اقتصاد آزاد و رقابتی و تلاش برای توسعه قدرت نرم از طریق نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در مناطق پیرامون تورکیه، از سوی دیگر در نظر گیریم، نوعثمانی‌گری سیاستی است که درصدد فرارفتن از اصول نظم کمالیستی در سیاست داخلی و خارجی تورکیه با بهره‌گیری از مزیت‌های نظم قدیم چندفرهنگی عثمانی و پیروی از اصول جدید اقتصاد آزاد رقابتی و دمکراسی لیبرال است.

دوستانی که در ایران از ضرورت طرح ایده سیاست نوصفوی‌گری در مقابل نوعثمانی‌گری سخن می‌گویند، باید متوجه باشند که اگر نوعثمانی‌گری به معنای گذار و فرارفتن از ناسیونالیزم کمالیستی در جهت بازشناسایی چندگانگی قومی-زبانی و تمهید قانونی برای احقاق حقوق زبانی در قالب نهادهای یک جمهوری لیبرال دموکراتیک و یک اقتصاد آزاد و رقابتی باشد، نوصفوی‌گری هم باید ضمن احیا و بازسازی نظم چند قومی-زبانی عصر صفوی، از ایدئولوژی رضاخانی ناسیونالیزم قومی-نژادی پارسی- آریایی گذر کرده و با پذیرش و بازشناسایی نظم چند قومی-زبانی قدیم ایران عصر صفوی و اذعان به چند قومیتی یا چندملیتی بودن جامعه ایرانی مطابق با الگویی از حقوق شهروندی چندفرهنگی، به سمت تحکیم نهادهای حکومت دمکراتیک و اقتصاد آزاد و رقابتی حرکت کند.

بدون شک، در چنین چارچوبی ادعای انحصار ملی بودن به یک زبان خاص و ادعای دیرینگی، ازلیت و ابدیت نژادی، قومی و زبانی برای هیچ قوم و زبانی نمی‌تواند پذیرفته باشد و آزادی و حقوق برابر همه شهروندان و همه زبان‌ها و فرهنگ‌ها اصل مسلم تلقی شده و تکلیف دولت در صیانت و آموزش و گسترش همه زبان‌ها و فرهنگ‌های شهروندان آزاد و برابر، اصلی اساسی و انکارناپذیر خواهد بود. در چنین شرایطی، با نظر به جمعیت شهروندان متکلم به زبان‌های مختلف ملی، باید امکان رسمی شدن و آموزش چندین زبان ملی در کشور فراهم باشد. زبان‌های ملی از آزادی و حقوق برابر برخوردار خواهند بود.

اگر سیاست نوعثمانی‌گری لیبرال دمکراتیک در تورکیه بتواند در تامین آزادی و حقوق برابر همه شهروندان تورکیه با هر قوم و زبانی موفق باشد و بتواند زمینه‌های توسعه متوازن و عادلانه برای همه مناطق و نواحی تورکیه را فراهم نموده و اقتصاد رقابتی آنها را به اقتصاد رقابتی مناطق پیرامون پیوند داده و زمینه توسعه متوازن اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را فراهم نماید، مسلما زمینه‌های واگرایی قومی و بروز چالش‌ها و بحران‌های امنیتی نیز تا حدود زیادی از میان خواهد رفت. چنین چیزی به معنای فراهم شدن توسعه متوازن همه جانبه و امنیت پایدار در داخل و پیرامون تورکیه خواهد بود.

همین موضوع در مورد ایران نیز صادق است، اگر توسعه متوازن و عادلانه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی- زبانی مطابق با اصول حکومت دمکراتیک و اقتصاد آزاد و رقابتی در داخل فراهم شده و توسعه فراگیر داخلی با توسعه مناطق پیرامونی مطابق با اصول اقتصاد آزاد و رقابتی پیوند داده شود و به جای تلاش برای اعمال قدرت سخت نظامی- نیابتی، توسعه قدرت نرم از طریق بهره‌گیری از اقتصاد آزاد و رقابتی و قابلیت‌های ناشی از تنوع فرهنگی- زبانی جامعه ایرانی موردتوجه و اقبال واقع شود، مسلما دیگر نگرانی امنیتی از بابت واگرایی قومی وجود نخواهد داشت چراکه، جایی که شهروندان یک کشور احساس آزادی و داشتن حقوق و احترام برابر داشته و احساس برخورداری از عدالت و امنیت برای جان، مال، فرهنگ و زبان خود داشته و از فرصت برابر بهره‌گیری از امکانات اقتصاد آزاد و رقابتی در منطقه خود در رابطه با داخل و خارج مرز برخوردار باشند، به کشور خود افتخار کرده و برای بالابردن قدرت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن در رقابت با همسایگان و مناطق پیرامونی، همه گونه تلاش و از خودگذشتگی به خرج خواهند داد، حتی اگر همسایگان و مناطق پیرامونی از قوم و زبان همسان آنها باشد. در چنین شرایطی، برای مثال، شهروند تورک ایرانی دوشادوش یک شهروند فارس یا کرد یا عرب ایرانی با احساس آزادی و برابری در حقوق اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زبانی، مدافع سرسخت منافع ایران در رقابت با تورکیه، آذربایجان یا عراق و افغانستان خواهد بود چراکه منافع ایران، منافع خود او و ملت او است و باید از منافع خود و ملت خود دفاع کند.

فرامرز تقی لو؛ دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تبریز
منبع: مجله انجمن ❘ شماره ۲۴

لینک کوتاه : https://mosavatnews.ir/?p=19337

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها
آذربایجان آذربایجان شرقی آذربایجان‌شرقی آموزش و پرورش ارمنستان استاندار آذربایجان‌شرقی استانداری آذربایجان‌شرقی باشگاه تراکتور باشگاه مس سونگون بیمه سلامت آذربایجان شرقی تبریز تراکتور جمهوری آذربایجان جهادکشاورزی جهادکشاورزی آذربایجان شرقی دانشگاه علوم پزشکی تبریز دریاچه اورمیه سازمان سیما منظر سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان‌شرقی شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان‌شرقی شرکت آب و فاضلاب آذربایجان‌شرقی شرکت صنایع ملی مس ایران شرکت گاز آذربایجان‌شرقی شهردار تبریز شهرداری تبریز شهرداری مرکزی تبریز شهرداری منطقه ۲ تبریز شهرداری منطقه ۳ تبریز شهرداری منطقه ۵ شهرداری منطقه ۸ تبریز صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر آذربایجان‌شرقی مترو تبریز مجتمع مس سونگون محیط زیست مسعود پزشکیان منطقه آزاد ارس میراث فرهنگی میراث فرهنگی و گردشگری نماینده ورزقان و خاروانا هواشناسی ورزش ورزقان پایگاه خبری مساوات کلاهبرداری کمیسیون صنایع و معادن مجلس