مساوات- امیررضا اسعدی: پس از اعلام رسمی نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ و انتخاب دکتر مسعود پزشکیان بعنوان رئیس جمهور، نظرات گوناگونی در خصوص تحلیل سبد رای ایشان در فضای گفتمانی وجود دارد. تحلیل مجموع این آرا میتواند دولت آینده را در مسیر تعالی و بسیج عمومی ملت در راستای اهداف ملی یاریرسانی کند. لذا ضروریست ابتدا به نظریات جناحین سیاسی در این خصوص اشاره شود.
جناح اصولگرا یا همان جناح رقیب دکتر پزشکیان، آرای ایشان را بیشتر مدیون ۳ عنصر اصلی میدانند. عنصر اول رأی منطقهای ایشان در آذربایجان، عنصر دوم رای بدنه اجتماعی جناح موسوم به اصلاحطلب و سوم رای قشر تحریمکننده انتخابات که در راستای جریان رسانهای جلیلیهراسی و بیم عموم مردم از نظرات ایشان خصوصا در مورد روابط خارجی و آزادیهای اجتماعی، سه عامل اساسی تشکیلدهنده سبد آرای دکتر پزشکیان از نظر جناح اصولگراست.
در طرف دیگر این تحلیل، نظر عمومی جناح اصلاحطلب وجود دارد که رهبران و صاحب نظران این جناح علاوه بر سه عنصر مدنظر جناح اصولگرا در مواردی هم تلاش میکنند آرای ۱۶ میلیونی ایشان را رای مردم به جناح اصلاحطلب نشان داده و در برخی موارد، گستره بدنه اجتماعی این جریان را تا همین عدد بالا ببرند که با توجه به رای حدود ۲.۵ میلیونی عبدالناصر همتی (کاندیدای اصلاحطلب) در انتخابات سال ۱۴۰۰، ربط دادن ۱۶ میلیون رای به بدنه اجتماعی هیچ کدام از دو جناح سیاسی امری منطقی به نظر نمیرسد. برای تحلیل دقیق بهتر است ابتدا مراجعه کنیم به وضعیت آرای سه استان پرجمعیت یزد ، کرمان و اصفهان که پایگاه رای اصلی سه فرد شاخص جبهه اصلاحات به ترتیب خاتمی، هاشمی رفسجانی و دکتر ظریف میباشد.
آمار رسمی آرای این سه استان به عنوان پایگاه های مهم و پرجمعیت جناح اصلاحطلب به شرح ذیل است:
در استان یزد؛ زادگاه و پایگاه اصلی آرای آقای خاتمی، آقای جلیلی ۲۵۵ هزار رای و آقای پزشکیان ۲۵۳ هزار رای، در استان کرمان زادگاه و پایگاه اصلی آرای مرحوم هاشمی رفسنجانی آقای جلیلی ۷۷۳ هزار و آقای پزشکیان ۴۷۹ هزار رای و در استان اصفهان زادگاه و پایگاه اصلی آرای دکتر ظریف آقای جلیلی ۱ میلیون ۸۵ هزار رای و آقای پزشکیان ۷۳۳ هزار رای (اصفهان: پزشکیان(۳۸%) ،جلیلی(۵۸%) . یزد: پزشکیان(۴۸%)، جلیلی(۴۹%) . کرمان: پزشکیان(۳۷%) ، جلیلی (۶۰%)).
با این آمار اولیه سال ۱۴۰۳ برای قضاوت رفتار انتخاباتی این ۳ استان مهم باید معیاری مشابه در سیر انتخابات گذشته تعریف کرده باشیم تا مقایسه منجر به ایجاد مفهوم را داشته باشیم. لذا با توجه به انتقال دولت از جناح موسوم به اصولگرا به جناح اطلاحطلب مصداق آن را میتوانیم در انتخابات سال ۱۳۹۲ که منجر به انتخاب دکتر حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور شد را در نظر بگیریم.
درصد آرا آقای روحانی و مشارکت سه استان مذکور بعنوان مقرهای اصلی غیر از تهران جناح اصلاحات در سال ۱۳۹۲ به شرح ذیل بوده است:
در استان یزد آقای روحانی با ۳۵۱۵۲۷ رای و ۶۷.۷۲% آرای ماخوذه نفر اول بودند. در استان کرمان آقای روحانی با ۸۵۵۴۶۲ رای و ۳۳/۵۹% آرای ماخوذه نفر اول بودند. در استان اصفهان آقای روحانی با ۱۰۱۷۵۱۶ رای و ۴۵% آرای ماخوذه باز هم نفر اول بودند.
مقایسه دو دسته داده مذکور از سالهای ۱۳۹۲ و ۱۴۰۳ بطور واضح نشان میدهد که دکتر پزشکیان در این سه استان مهم و پرجمعیت که بیشتر اوقات بعنوان مرکز یا حداقل بخشهایی از مرکز از آنها یاد میشود نه تنها از رقیب اصولگرای خود یعنی آقای جلیلی آرای کمتری کسب کرده اند بلکه از تعداد آرای سال ۱۳۹۲ آقای روحانی نیز رقم نازل تری را در خصوص تعداد رای به خود اختصاص دادهاند. اگر اندکی دقیقتر به مسئله نگاه کنیم میتوان دریافت که آنچه به عنوان مرکز یاد میشود روی خوشی به ریاست جمهوری فردی مانند دکتر پزشکیان که نمایندهای از منطقه غیر مرکز است نشان نمیدهد و این رفتار در مرکز ظاهرا فارغ از جناحبندی سیاسی است.
حال میتوانیم این گذاره را که “بیشتر آرای دکتر پزشکیان در مناطق موسوم به حاشیه است” را بررسی کنیم لذا برای همین امر وضعیت مقایسهای آرای ۵ استان آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، اردبیل، کردستان و سیستان و بلوچستان را میتوانیم در طی دو انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۴۰۳در نظر بگیریم که به شرح ذیل است:
آذربایجان.شرقی: پزشکیان ۱۶۷۲۱۹۲رای (۸۵%) جلیلی ۲۹۱۵۵۹ رای (۱۵%) آذربایجانغربی: پزشکیان ۱۱۱۴۰۰۰ رای (۸۵%) جلیلی ۱۹۱۰۰۰ رای (۱۵%)
اردبیل: پرشکیان ۵۵۶۱۳۴ رای (۸۵%) جلیلی ۱۱۰۷۳۱ رای (۱۵%)کردستان: پزشکیان ۲۸۴۰۹۵ رای (۷۹%) جلیلی ۷۶۲۱۸ رای (۲۱%)بلوچستان: پزشکیان ۶۶۵۱۵۳ رای (۶۷%) جلیلی ۳۰۰۴۴۰ رای (۳۱%).
آرای آقای روحانی در سال ۱۳۹۲ نیز در این استانها بدین ترتیب بوده است: آذربایجانشرقی: ۱۰۵۶۳۴۵ رای (۵۷%)، آذربایجانغربی: ۸۸۵۶۹۲ رای (۶۷%)، اردبیل: ۳۸۴۷۵۱ رای (۵۸%)، کردستان: ۴۳۸۲۹۰ رای (۷۰%) و سیستان و بلوچستان : ۷۷۰۳۹۴ رای (۷۳%)
با توجه به آمار مذکور از ۵ استان حاشیه کشور نه تنها برتری قاطع آرای آقای پزشکیان بر تعداد آرای آقای جلیلی مشهود است بلکه مقایسه این آمار با تعداد و درصد آرای آقای روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲ تغییرات محسوس و معناداری را نشان میدهد که آن تغییرات حاکی از عوامل ذیل میتواند باشد:
با توجه به پیروزی آقای جلیلی در سه استان پرجمعیت با اکثریت جناح اصلاحطلب آقای دکتر پرشکیان نه تنها پیروزی خود را مدیون اصلاحات نیست بلکه باید حامیان اصیل خود را در سبد آرای حاشیه دنبال کند.
اکثر استانهایی که به عنوان حاشیه یا پیرامون از آنها یاد میشود آمال و آرزوهای خود را در عدالتی که دکتر پزشکیان در مناظرات انتخاباتی و شعارهایش مطرح کرده، جستجو میکنند.
در صورت عدم پاسخ مناسب کابینه و دولت آقای دکتر پزشکیان به خواستههای عادلانه استانهای حاشیه دولت ایشان با چالشی بسیار جدی ناشی از دلسردی سبد رای ۱۴۰۳ روبهرو خواهد شد.
طبق تحلیلی که بیان شد میتوان دکتر پزشکیان را پیروز آرای پیرامونی دانست که از تبعیض مرکز به تنگ آمده است و رئیس جمهوری را انتخاب کرده است که امکان تحقق عدالت و قانون را در اقدامات او میبیند.
تغییراتی که از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۳ در رفتار انتخاباتی ۵ استان پیرامونی نشان داده شد ناشی از آگاهی مردم این مناطق از حقوق خود است که این مسئله باید به فال نیک گرفته شود چرا که اولین قدم برای احقاق حق شناخت حق است.
در نهایت نکتهای اساسی در دولت پیش باید مدنظر قرار گیرد و آن نکته عبارت این است انتظار میرود آقای دکتر پزشکیان منطبق بر مسائلی که قبل از انتخابات بیان کردهاند به فعالسازی استعدادها مناطق پیرامون و توانمندیهای منابع انسانی مناطق غیرمرکز اهتمام کافی را داشته باشند و در کنار آن مرکز را نیز برای توسعه استانهای حاشیه و حضور موثر آنان در قدرت سیاسی مجاب کنند.
تحلیل ناقصی داشتی در بیشتر استانها ازجمله پایتخت پزشکیان پیشتاز بود و به همان دلیل که گفتی رای جلیلی بخش زیادیش به قومیت و بخش دیگری به جهت تخریب ناجوانمردانه و توامان با حق و باطل روحانی و اندکی نیز به جهت جناح تند رو اصولگراست.
ملت ایران نه تنها مدیون تندروها نیستند بلکه به سبب خسارات طلبکارند
تحلیل ناقصی داشتی در بیشتر استانها ازجمله پایتخت پزشکیان پیشتاز بود و به همان دلیل که گفتی رای جلیلی بخش زیادیش به قومیت و بخش دیگری به جهت تخریب ناجوانمردانه و توامان با حق و باطل روحانی و اندکی نیز به جهت جناح تند رو اصولگراست.
ملت ایران نه تنها مدیون تندروها نیستند بلکه به سبب خسارات طلبکارند
اواست متاسفم ین اولین باره که نقد میکنم ظرفیتش را نداری بهانه نیار