مساوات- هادی ابری سردرودی: ظاهر قضیه با آنچه حقیقت دارد، بسیار متفاوت است. به عبارتی بهتر، “تو مو بینی و من پیچش مو”. دلایلی که برخی از تشکلهای فرشی بیان میکنند، اکثریت جامعه فرشی را فریب دادهاند. در ادامه، به صورت خلاصه چند نکته را توضیح میدهم تا دوستان عزیز بهتر بتوانند تصمیم بگیرند. البته باید اشاره کنم که بنده فقط ۳۰٪ واقعیتها را بیان میکنم، چرا که برخی مطالب قابل بیان نیستند.
از آنجایی که رسالت اصلی نمایشگاه بینالمللی فرش دستباف ایران، نمایشگاه صادراتی بوده و تجار خارجی زیادی برای خرید فرش دستباف به ایران میآیند، این نمایشگاه بهترین بازار فروش برای صادرکنندگان، فروشندگان و تولیدکنندگان فرش دستباف بود. اما در چند سال اخیر، با توجه به اتفاقات منطقه، تحریمها و رکود اقتصادی حاکم بر جامعه، عملاً این امر محقق نشده و تعداد تجار خارجی محدود و انگشتشماری برای خرید به نمایشگاه فرش دستباف ایران میآیند. این تجار عمدتاً از تولیدکنندگان خرید میکنند که این موضوع به ضرر صادرکنندگان و فروشندگان فرش دستباف در تهران تمام شده است.
از سوی دیگر، مشارکتکنندگانی که از سراسر ایران به نمایشگاه میآیند، عمدتاً به خریداران تهرانی و حومه تهران میفروشند. این امر باعث ضررهای زیادی به بزرگان جامعه فرشی تهران شده است؛ زیرا این مشارکتکنندگان که عمدتاً تولیدکننده هستند، به قیمت پایینتر از فروشندگان و صادرکنندگان تهران که هزینههای گزافی دارند، میفروشند. این موضوع باعث میشود خریدارانی که قبل از نمایشگاه از آنها خرید کردهاند، با مشاهده قیمتهای پایینتر در نمایشگاه معترض شوند. همچنین با توجه به فروش زیادی که در نمایشگاه انجام میشود، تا چند ماه بعد بازار آنها خراب میشود.
در واقع، آن دسته از مشارکتکنندگانی که فقط برای فروش در نمایشگاه شرکت میکنند و نمیتوانند فروش خوبی داشته باشند، دعوای زرگری راه میاندازند و نمیخواهند نمایشگاه اجرا شود. چرا که در صنف ما نمایشگاه بد ترجمه شده و همانطور که از اسمش پیداست، نمایشگاه برای نمایش و دیده شدن، مطرح شدن، تبادل افکار و برندسازی است. متاسفانه برخی از دوستان فقط به فکر فروش هستند و نمیتوانند بفروشند و نمایشگاه فرش دستباف ایران را تحریم میکنند.
دلایل عدم حضور در نمایشگاه
۱. قیمت نمایشگاه: آنچه در مصاحبهها بیان میشود، خیلی بالاتر از قیمت واقعی نمایشگاه است. به عنوان مثال، قیمت غرفه بنده در بهترین جای نمایشگاه (سالن ۳۸ آلمان) با احتساب زمین، برق، موکت و سایر هزینهها برای پنج روز هر متر مربع دو میلیون تومان است. اما دوستان عزیز در مصاحبهها چیزی در حدود دو میلیون و هشتصد هزار تومان و بالاتر بیان میکنند. قیمت سایر نمایشگاهها نیز از این مبلغ بالاتر است و انتظاری که جامعه فرشی دارند، در سالهای قبلی محقق میشد. آقای وزیر تخفیف بیشتری به جامعه فرشی میدادند که امسال تا کنون فقط ۲۰٪ تخفیف داده شده و آن هم فقط برای زمین خالی است.
۲. مدت زمان نمایشگاه
در سالهای گذشته، نمایشگاه فرش بهواسطه حمایتهای آقای وزیر و مدیریت نمایشگاه در هفت روز برگزار میشد، اما امسال به پنج روز کاهش یافته است. این در حالی است که اکثر نمایشگاههای بینالمللی، مانند دموتکس که بزرگترین نمایشگاه فرش در خارج از ایران است، در چهار روز برگزار میشود.
۳. ساعت بازدید نمایشگاه
ساعت بازدید تمامی نمایشگاههای بینالمللی در تهران تا ساعت چهار بعدازظهر است که این موضوع هر ساله برای جامعه فرشی مشکلساز بوده و نامههایی به آقای وزیر و مدیریت نمایشگاه ارسال میشود. امسال نیز با توجه به محدودیتها، فعلاً تا ساعت شش بعدازظهر موافقت شده است.
۴. تبلیغات نمایشگاه
وارد شدن بخش خصوصی در حوزه تبلیغات شهری و صدا و سیما، همراه با عدم وجود بودجه کافی در مرکز ملی فرش برای تبلیغات داخلی و خارجی، منجر به عدم دعوت از تجار خارجی و در عمل عدم حمایت دولت در این زمینه شده است. این موضوع باعث نارضایتی جامعه فرشی شده است.
۵. مسائل ارزی
برداشتن تعهد ارزی و پیمانسپاری ارزی و برگرداندن دلار آزاد صادرکنندگان به قیمت نیما، از دیگر خواستههای جامعه فرشی است که هرچند مهم است، اما ارتباطی با نمایشگاه ندارد.
۶. رفع موانع برگشت فرشهای ایرانی
رفع موانع برگشت فرشهای ایرانی از خارج کشور نیز یکی دیگر از خواستههای جامعه فرشی است که به نمایشگاه مربوط نیست.
۷. معرفی و تبادل افکار
اختصاص زمانی در شبکههای سراسری صدا و سیما برای معرفی و تبادل افکار در حوزه فرش دستباف با یارانه دولتی، خواستهای است که ارتباطی با نمایشگاه ندارد.
با وجود تمامی این مشکلات، تحریم نمایشگاه راهحل مناسبی برای جامعه فرشی نیست. راههای دیگر و زمانهای بهتری باید برای این کار در نظر گرفته شود.
ضرورت حضور در نمایشگاه
حضور در نمایشگاه بینالمللی فرش دستباف ایران، بزرگترین رویداد جامعه فرشی، برای کل ایران اهمیت دارد. با تحریم نمایشگاه و عدم حضور، در حقیقت خودزنی میکنیم و هنر خود را از معرض نمایش و معرفی حذف میکنیم. این اقدام شبیه به این است که یک تیم ورزشی معترض باشد و در المپیک یا جام جهانی شرکت نکند، یا یک گروه هنری در فستیوالها شرکت نکند.
نمایشگاهها، المپیکها و جامهای جهانی برگزار میشوند و آنهایی متضرر میشوند که شرکت نمیکنند. بنابراین، خواهشمندیم خودزنی نکنیم. جامعه ما اکنون در وضعیتی نیست که خود را تحریم کند؛ کشور عزیزمان ایران نیز تحت فشار تحریمها قرار دارد.