• امروز : شنبه - ۳ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : 22 - جماد أول - 1446
  • برابر با : Saturday - 23 November - 2024
5
یادداشت/

کندوکاوی در نقب تاریخی دوران استیلای امپراطوری مغول بر ایران

  • کد خبر : 2535
  • ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۷
کندوکاوی در نقب تاریخی دوران استیلای امپراطوری مغول بر ایران
با تحقیر و کوچک شمردن هیچ فرد یا ملتی کسی بزرگ نمی‌شود و هر فرد، سازمان، کشور یا ملتی بدون روبرو شدن جسورانه با واقعیت‌های تاریخی و موجود خویش و حد واقعی ضعف و قوت‌هایش شروع تحول و پیشرفت برایش میسر نخواهد بود.

مساوات- جواد نیکبخت: حکایت و روایت قوم غالب و مغلوب از رویدادهای تاریخی آن هم از اعصار فاقد امکان مستندسازی گذشته، نکته‌ای است که تفکر و تعقل بیشتر و تکیه بر آثار و بقایای ملموس را در مواجه و قضاوت می‌طلبد. گاهی برخی، تلقینات نظری را بهدعنوان پیش‌فرض، مقدمه برای استنتاج مورد دلخواه می‌چینند و دوره ایلخانان مغول نیز از این امر مستثنی نیست.

آنچه مسلم است مغولان مردمانی صحرانشین در آسیای میانه و هم‌مرز با چین بودند که نوعی قرابت نژادی و کلامی با تورک‌ها، عین قرابت هندوان و فارس‌ها داشتند. مغولان همواره مورد تعرض چینی‌ها بودند. در یکی از تعرضات در زمان کودکی چنگیز، پدر و مادر وی کشته می‌شود و بعد ازدواج چنگیز با دختر مورد علاقه‌اش در غیاب چنگیز خاتون وی اسیر چینی‌ها می‌شود و چنگیز یک تنه به قصر چین حمله می‌کند و معشوقه‌اش را که مورد تجاوز و حامله شده بود نجات می‌دهد اما خود اسیر چینی‌ها می‌شود تا اینکه در حال مرگ توسط دوستانش نجات پیدا می‌کند و به قبیله‌اش بازمی‌گردد. همه قبایل را متحد و حکایت تاریخی (تیموچین) چنگیزخان آغاز می‌شود.

روایت و تحلیل حکایت مغول با سایر سرزمین‌ها نه لازم و نه میسر است اما پرداخت صادقانه و جسورانه به دوره چنگیز و پیامدهای آن خصوصا با توجه به تحرکات هدفدار اخیر جریانات باستان‌گرای شاه الهی داخل و خارج موسوم به ایرانشهری یا پان‌ایرانیست‌ها (اذناب پزشگپور و طباطبائی‌ها) با هدف منکوب کردن اسلام منادی اصل ان اکرمکم عندالله اتقیکم و سپاهیان مروج‌اش تورک‌ها ضروری است.

۱. زبان مغولان و تورکان کاملا یکسان نیست همانطور که زبان فارسی با هندی و پاکستانی و دری افغانستان و یا عربی در عین تشابه یکسان نیست اما تشابهات کلامی و ساختاری و ریشه‌ای فراوان دارد. البته از لحاظ نژادی نیز شاخه‌های یک ریشه بحساب می‌آیند چنانچه مجارها و کروات‌ها با افتخار خود را از نوادگان آتیلا می‌خوانند. البته بدیهی است در منشاء، خلقت کل انسان‌ها از یک ریشه می‌باشند.

۲. چنانچه می‌دانیم شروع مراوده‌ی مغول‌ها و چنگیز با غرب سرزمین‌هایشان بعلت حمله‌های متعدد خوارزمیان به قبایل مغول بوده که با فرستادن چندین هئیت دوستی و تجاری به دربار خوارزمشاهیان برای بستن پیمان امنیت و روابط تجاری از طرف چنگیز شروع و با تحقیر و سپس قتل اعضاء هیئت تجاری به حمله‌ی مغول به این سرزمین منجر می‌شود.

اما نکته مهم‌تر این یادداشت واکاوی واقعی آثار حمله که مکررا از آن به عنوان چپاول و خونخواری و نابودی تمدن یاد می‌شود است. قبل حمله مغول چه آثار و تمدنی را می‌توان نام برد که در این سرزمین‌ها وجود داشت و نابود شد؟ لیست بلند بالایی از آثار تمدنی ایجاد شده در دوران حاکمیت مغول‌ها را چگونه توجیه می‌کنیم؟ البته که معمولا بدون نام بردن از بانیان و سازندگان آن جزو افتخارات خویش حتی در سطح جهانی برمی‌شماریم. در ذهن سوال ایجاد می‌شود این خونخواران تاریخ چرا به جای بنای زندان آثار فاخر و ماندگاری چون (بنای سلطانیه در زنجان، گوی‌مچید، ارک علیشاه، مجموعه ربع رشیدی، میدان حسن پادشاه، مجموعه شنب‌غازان برای تبریز و رصد خانه برای مراغه و تاج محل برای هندوستان بناء کرده‌اند؟

عاطفه‌ای که خونخواران را مجبور به بنای گووی مئچید و تاج محل به یاد و وفای همسرشان کردند چه نوع از وحشیگری است؟ بنای مجموعه ربع رشیدی، با مجموعه‌ی ۷ هزار نفره از دانشجویان، دانشکده‌های پزشکی و ریاضی و فلسفه و یا مجموعه بی‌نظیر رصدخانه نجوم مراغه توسط این غارتگران آن‌هم در ایامی که مدعیان تمدن و علم، اروپا در منجلاب تحجر قرون وسطی منجمد شده بودند و گالیله را با طرح چرخش کره زمین به توبه و یا اعدام محکوم می‌کردند چگونه در اذهان حاوی تفکر و تعقل می‌گنجانیم، چرا متجاوزان و غارتگران به جای کاخ‌های خوشگذرانی و بنای یادبود مقابر سلاطین‌شان، گوی‌مچید و سلطانیه را که نشانه‌ای از صداقت و تعهد به باورهای دینی جدیدشان بود را بنا کردند؟ مراکز تجاری موثر در رفاه و آبادی سرزمین‌های تحت حاکمیتشان مثل میدان حسن پادشاه و ده‌ها کاروانسرا و پل را چرا می‌ساختند؟

چرا برای پرورش پزشک، منجم و ادیب و فیلسوف ربع رشیدی ساختند؟ این چه روح خونخوار و غارتگری است که تبلور بنای آن، یکی از عجایب هفتگانه جهان تاج محل از آن ساطع شده است؟ چه رهبر و قوم وحشی بوده است که بعد سده‌ها انسان از مطالعه قوانین (یاسای چنگیز خان) متحیر می‌شود؟ آیا به نظر شما باز هم چنگیز و حاکمان وی جدای از خونریزی و خرابی‌هایی که هر جنگی و فتحی ایجاد می‌کند نماد توحش، غارت، خونریزی و تجاوز هستند؟

از برخی خوانندگان استدعا می‌کنم نگویند آنها با بهره‌گیری از هوش شاهزادگان پارسی و تمدن آریایی قادر به چنین کارهایی شده‌اند. چرا این نوابغ پارس و آریایی در طول قرون چه موردی، قبل و بعد این دوره اثر محسوس یا نامحسوس ماندگار به جامعه‌ی خود یا بشریت داشته‌اند؟

کلام آخر؛ با تحقیر و کوچک شمردن هیچ فرد یا ملتی کسی بزرگ نمی‌شود و هر فرد، سازمان، کشور یا ملتی بدون روبرو شدن جسورانه با واقعیت‌های تاریخی و موجود خویش و حد واقعی ضعف و قوت‌هایش شروع تحول و پیشرفت برایش میسر نخواهد بود.

لینک کوتاه : https://mosavatnews.ir/?p=2535

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.