مساوات- فردین الهیاری: تراکتور سومین بازی خانگی خود در فروردین ماه را در حالی واگذار کرد که طرفداران این تیم انتظار داشتند حداقل ۷ امتیاز از ین سه بازی را به اندوختههای خود اضافه کنند تا راه برای قهرمانی هموارتر شود. اما تراکتور با این سه بازی ناامید کننده که مجموعا بیش از ۲۰۰ هزار نفر تماشاگر به ورزشگاه آمده بود، قهرمانی را هم از دست داد.
در تحلیل تراکتور خمز از دیدگاه یک تماشاگر فوتبال دوست باید گفت: خمز حرفی برای گفتن ندارد. بازیهای ضعیف را میبرد در مقابل تیمهای بزرگ مستاصل هست و در بازیهای پرچالش کم میآورد! و این تمام داستان خمز با ترکتور پرهوادار هست.
با این حساب میتوان به جرات اذعان داشت خمز نه تنها مربی بزرگی نیست، حتی مربی خوبی هم نیست. او یک مربی ترسو هست که در بازیهای بزرگ توان مدیریتش پایین میآید و صرفا با حفظ دیسیپلین ظاهری و فرافکنی در نشستهای خبری و با بیان اینکه بازی تمام شده و به بازی آینده فکر میکنم از پاسخگو بودن به اشتباهات خود فرار می.کند.
اما از منظر یک طرفدار و تماشاگر خاک خورده سکوهای باغشمال و یادگار سهند، احساس میکنم که دیگر زمان آن رسیده که خمز چمدان خود را بسته و تبریز را با احترام ترک کند چرا که خمز بعد از بیست و پنج بازی در لیگ امسال نتوانسته به ترکیب ثابتی دست پیدا کند که این نشان از عدم توانایی او در شناخت بازیکنان هست.
علاوه بر آن خمز در تغییر ترکیب و تعویضها اشتباه عمل میکند و به جرات میتوان گفت که تغییرات و تعویضهای خمز از پشتوانه علمی و فوتبالی بیبهره یا کمبهره هست و این نشان از عدم درک بازیهاست.
خمز در بازیهای بزرگ اغلب سردرگم بوده و همانطوری که قبلا اشاره کردیم سعی میکند با تیپ ظاهری و رفتارهای غیرفوتبالی مدیریت شده ضعفهای خود را لاپوشانی کرده و سپس با برد در بازیهای ضعیف و کسب امتیاز و قرار گرفتن در میانه جدول، حرف از امید و برنامه برای آینده بدهد تا همچنان در تبریز و تراکتور ادامه دهد.
خلاصه با این تفاسیر معتقدم؛ خمز در این دو فصل و بخصوص در فصل اخیر نشان داده که رهبر خوبی برای تراکتور نیست و نمیتواند تراکتور را به سرمنزل مقصود برساند و وقت آن رسیده تا با استعفای خود با احترام از تراکتور برود.