مساوات- ناصر اسگندریان: جهان پیش از انقلاب صنعتی یک دنیای ثابت و با تغییرات کم بوده است همه چیز در آن دوره قابل پیش بینی بود اما از نیمه قرن بیستم با پیشرفت وسایل ارتباط جمعی، سرعت تغییر در همه حوزهها با سرعتی بینظیر در حال جریان است. بسیاری از آموزههای سنتی دگرگون شده و در حال تغییر مستمر است.
بسیارى از اندیشمندان و صاحبنظران علوم اجتماعى، بر این باورند که ترکیب و همگرایى فناورىهاى نوین ارتباطى و تجدید ساختار نظام سرمایهدارى در دهههاى اخیر سبب گشایش مرحله تازهاى در جوامع بشرى شده است؛ مرحلهاى که با اصطلاحاتى نظیر جامعه فراصنعتى (دانیل بل)، پست مدرنیزم (ژان بودریار)، گستره همگانی (هابرماس)، جامعه شبکهاى (مانوئل کاستلز) و جامعه اطلاعاتى توصیف و تبیین شده است.
به هر حال جوامع امروزی اینک در حال گذار به جامعه اطلاعاتی هستند ورود به جامعه اطلاعاتی، تمامى جنبههاى حیات بشرى را تحت تأثیر قرار داده ایت، عرصههاى سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى را با انبوهى از فرصتها و چالشهاى اساسى مواجه ساخته است که هرگونه درنگ و تاخیر در ورود به این عرصه، کشورها و سازمانها را با خسارات جبرانناپذیری مواجه میسازد.
آنچنانکه ویلبرت، ای مور (Wilbert Ellis Morre) با استفاده از لفظ «بهنجاری تغییر»، میگوید؛ میزان تغییر در حال حاضر بیشتر از زمانهای گذشته است، خواه این تغییر، برنامهریزی شده، یا نتیجه نوآوریهای گذشته باشد. او مهمترین خصایص تغییر در دوره معاصر را«مکرر»، «مداوم» و «در همه حاضر» میداند و میافزاید؛ سرعت تغییر و به خصوص میزان آن، جهان را به سوی نظامی واحد، اما به شدت بی نظم سوق میدهد و ضرورت پذیرش این نظریه را که بحران یک پدیده عادی در زندگی اجتماعی است، فراهم میسازد و ما انسانها را مجاب میکند که جستجوگر باشیم.
در جامعه اطلاعاتی، روابط عمومیها به عنوان تولیدکننده و ارائهکننده خدمات و اطلاعات به مخاطبان و مشتریان خود، مسئولیت سنگینی در شفافسازی ارتباطی و اطلاعاتی و پاسخگویی در برابر مخاطبان (بروجردی، ۱۳۸۰: ۶۴) به رسمیت شناختن حق دسترسی مخاطبان به اطلاعات (نمکدوست، ۱۳۸۲) و ایجاد ارتباطات دوسویه و متعامل با مخاطبان و بکارگیری فنآوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات برعهده دارند.
شکلگیری ابزارهای مدرن و نرم در جامعه اطلاعاتی مدل ارتباط روابط عمومی را دچار تغییری بنیادین کرده است و این نوآوریها باعث ایجاد چالشها و فر صتهایی برای سازمانها و بویژه روابط عمومیها در خصوص چگونگی ارتباط با محیط و ایفای نقشهای موثر در درون و برون سازمان و ضرورت هماهنگ ساختن سازمان با تغییرات محیطی شده است. و اگر متخصصان روابط عمومی اقتضائات این تحولات بنیادین را درک نکنند اعتبار و تاثیرگذاری خود را بیش از پیش از دست خواهند داد.
در این میان دشواریهای سازمانهای دولتی بیشتر از خصوصی است چون تحرکات موجب میشود کل برنامههای دولت با مسائل زیادی روبرو شود، از اینرو، شناخت چالشهای پیش رو برای تبدیل تهدیدها به فرصتهای حرفهای از اولویتهای کارگزاران روابط عمومی است و روابط عمومی باید از عملکرد و شکل اولیه و سنتی خارج شود و ضرورتهای زمانهای را که در آن زندگی میکند، درک کند. اگر مدیریت روابط عمومی همه چیز را ثابت و بدون تغییر فرض کند، قطعا سازمان با چالش روبرو خواهد شد.
روابط عمومیها نباید دیدگاه خود را بر روی دادههای پیرامون خود ببندند، بلکه با آهنگ سریع رشد و تحول تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی، کارکردها و ابزارهای سنتی روابط عمومی را با این تکنولوژیها هماهنگ و همسو کند. در این رابطه هرچه زمان بیشتر بگذرد، فرصتسوزی شده است. حالا به زمانی رسیده ایم که ضمن انجام فعالیتهای عادی حرفهای خود بایستی با نگاهی جدید، برای خود، نقش و مسئولیت تازهای در نظر بگیریم ما باید خودمان را با آنچه که در دنیای پیرامونمان میگذرد، تطبیق دهیم.
از تکنولوژیهای ارتباطاتی برای تحکیم و ارتقای ارزشها سازمانی استفاده کنیم در همین راستا دولت و مسئولان سازمانها نیز ضمن آنکه باید به دغدغههای روابط عمومیهای دستگاه خود توجه جدی نمایند، و با لحاظ کردن تغییرات ضروری، روابط عمومیهای سنتی را به سوی روابط عمومی آرمانی سوق داده و آماده سازند، اقتضاء میکند بازتعریفی نسبت به روابط عمومی و دانشهای مرتبط و نقشآفرینی روابط عمومی داشته باشد تا روابط عمومیها علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی، بتوانند مسیر تغییرات و دگرگونیها را نیز در آینده پیشبینی کرده و قادر باشند که این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آیندهای بهتر هدایت کنند، چرا که روابط عمومیها حلقه واسط بین دولت و مردم بوده و یکی از ابزارهای مهم اطلاعرسانی به جامعه و اطلاع یابی از نظر دیدگاه مردم و انعکاس آن به دولت مردان بشمار میروند.
به عبارت دیگر روابط عمومیها با عملکرد خوب و اثرگذار خود میتوانند بازیگر نقش خطیر و حساس ایجاد ارتباط فعال و اثربخش بین کارگزاران حکومتی و مردم باشند و فاصلهها را کاهش دهند و زمینه ایجاد تفاهم و هماندیشی بین مسئولان و مردم را فراهم سازند و تصمیمگیریها را به سمت منافع عمومی سوق دهند و نهایتا زمینه تحقق یک جامعه دموکراتیک را فراهم سازند.
ناصر اسگندریان/ کارشناس مسئول روابط عمومی و مسئول واحد سرمایهگذاری راهآهن آذربایجان