مساوات – حسین مختاری: ماهی سیاه کوچولو گفت: « میخواهم بروم ببینم آخر جویبار کجاست. میدانی مادر، من ماههاست تو این فکرم که آخر جویبار کجاست و هنوز که هنوز است، نتوانستهام چیزی سر در بیاورم. از دیشب تا حالا چشم به هم نگذاشتهام و همهاش فکر کردهام. آخرش هم تصمیم گرفتم خودم بروم آخر جویبار را پیدا کنم. دلم می خواهد بدانم جاهای دیگر چه خبرهایی هست…»/ ماهی سیاه کوچولو، صمد بهرنگی
صمد بهرنگی (زاده ۲ تیر ۱۳۱۸ تبریز و درگذشته در ۹ شهریور ۱۳۴۷ دررود آراز) یکی از پرآوازهترین و محبوبترین نویسندگان یکصد سال اخیر ایران است. زمانیکه کتاب ماهی سیاه کوچولو برنده جایزه بولونی ایتالیا شده، صمد بهرنگی از این دنیا رفته بود. او جوانترین نویسنده دنیا بود که آن جایزه را به خود اختصاص داد.
فقدان صمد، ضربه جبرانناپذیری به ادبیات در بند تورکی آذربایجانی زد. اگر استاد شهریار با منظومه “حیدربابایا سلام”، انقلابی ادبی در شعر تورکی آذربایجانی راه انداخت. صمد با خلق ماهی سیاه کوچولو، نقش برجستهای در ادبیات ایران رقم زد. با همه اینها، به قول گوهر مراد؛ «شاهکار او زندگیاش بود».
صمد با غرق شدن در رود آراز، ضربه مهلکی به دشمنان ملت ایران زد، با فوت صمد، اغلب یاران و همفکران صمد در سال ۱۳۴۷ قدم در راهی گذاشتند که وی ترسیم کرده بود. به گونهای که پس از درگذشت وی، طیف دوستان ادبیاتیاش در حلقه مبارزه مسلحانه بر علیه رژیم برخاستند. «آنان بخاطر مبارزه و تبلیغ افکار ضدرژیمی با خرید تراکتور بوسیله علیرضا نابدل، مجید ایروانی، کاظم سعادتی و عباد احمدزاده » به روستایی «تیلیمخان » (محل تولد عباد) از توابع هشترود رفتند و از اول سال ۱۳۵۰، اکثر دوستان و آشنایان صمد و همه مرتبطین با مبارزان مسلحانه شاخه تبریز توسط ساواک دستگیر شدند. عدهای از یاران صمد اعدام و بقیه به زندانهای طولالمدت گرفتار شدند. از اینرو برخی داستانِ «ماهی سیاهِ کوچولو»ی او را «مانیفستِ غیررسمی» چریکهای فدایی خلق برشمردهاند.
داستان ماهی سیاه کوچولو در سالهای پیش از انقلاب ۱۳۵۷، به عنوان داستانی بر ضد طبقه حاکم و مرفه جامعه معرفی می شد و «ماهی سیاه کوچولو» نمادی بود برای نسل جوان انقلابی و روشنفکر.
در آن سالها، زبان نمادین این قصه به ظاهر کودکانه، الهامبخش بسیاری از نویسندگان و شاعران چپگرا بود و از نویسندهاش به عنوان «شهید» یاد میشد. نوشتههای صمد بهرنگی در «بیداری» تودههای مستضعف در دهههای چهل و پنجاه نقش بیبدیلی داشت.