به گزارش پایگاه خبری مساوات، تاریخ ۶هزار ساله مرند، همواره پر از فراز و نشیبهایی بوده که ارزش این شهرستان را دوچندان میکند، در طول این تاریخ مبارزان وطنپرستی بودند که هنوز نامی از آنها بهندرت شنیده میشود، یکی از این مبارزان خلیل خان مرندی است که با جانودل از وطن خود دفاع کرد.
خلیلخان در حدود سال ۱۲۲۶ هجری شمسی در روستای گلینقیه چشم به جهان گشود، پدر او آخوند محمد و مادرش شرف بود، او تحصیلات دینی را نزد پدر فراگرفت و در ۱۳ سالگی برای کار عازم باکو شد و در آنجا در معدن گچ مشغول به کار شد.
زمانی که لشکر روس در جنگ جهانی اول به ایران هجوم آورد و شهرها و روستاهای کشور را زیر چکمههای خود گرفت، بدون اینکه از دست دولت مرکزی کاری برآید، جرقه مبارزه با روسها بهصورت خودجوش در برخی نقاط ایجاد میشود، در روستای گلینقیه نیز که حاج حسین کدخدای روستای شجاع که طرفدار روسها بود و میخواست روستای گلینقیه نیز تابع او شود اما خلیل خان یک جنگجوی بهتماممعنا بود این مسئله را قبول نمیکند و حاج حسین از حضور روسها در ایران استفاده میکند و به آنها میگوید که خلیل خان طرفدار آلمانیها است و او یک ژرمنی است، بدلیل اینکه روسها با آلمانیها دشمن بودند برای یافتن خلیلخان وارد روستای گلینقیه میشوند تا او را دستگیر کنند.
خلیلخان که بیخبر در خانه نشسته بود به طرز معجزهآسایی از خانه فرار میکند اما روزهای بعد جستجوی خلیلخان باعث درگیری بین او و روسهای اعزامی میشود و یکی دو نفر از روسها کشته میشوند، وقتی روسها از دستگیری او ناامید میشوند و خانه و کاشانهاش را به آتش میکشند و تمام اموال او را نابود میکنند و خلیل خان مجبور میشود حدود سه سال در کوه و صحرا پنهانشده و به مبارزات خود ادامه دهد.
خلیلخان هیچوقت تسلیم روسها نمیشود و در مجموع در مبارزات چریکی تعداد ۹ نفر از روسها را به هلاکت میرساند، مبارز نستوه سه سال در کوههای دیوان در پناهگاههای طبیعی زندگی میکند و برای فریب روسها دائماً جای خود را تغییر می دهد و در این روزهای سرد افرادی چون محمدعلی تنومند خواهرزاده او و کربلایی رضا اهل قره گوز و نعلبند علی از اهالی کراب به او آذوقه میرساندند، او دوستانی در یکانات و روستای همجوار داشت که از او حمایت میکردند.
او علاوه بر کوههای دیوان که سه سال در آنجا اقامت داشته، مدت زیادی در اردبیل و جاهای دیگر بهصورت چریکی به مبارزات خود با روسها ادامه داده است که این مبارزات در مجموع حدود هفت سال طول میکشد، روسها همیشه به دنبال او بودند و جاسوسان آنها که سعی میکردند خلیل خان را لو دهند موفق نمیشوند.
خلیل خان به علت سرمای هوا در زمستان به کاروانسرایی در یام مرند پناه میبرد و مدتی در آنجا میماند و پسازآن عازم کوه دیوان در شمال روستای کراب پناه میگیرد و در آنجا در پناهگاهی غار مانند که دهنه آن با یک گون بزرگ استتار میشود اقامت میگزیند، در این مدت سه نفر به نامهای علی نعلبند از اهالی کراب و کربلایی رضا از اهالی قرهگوز و محمد علی تنومند خواهرزادهاش به او آذوقه و مهمات لازم را میرسانند، ژنرال روس برای دستگیری خلیل خان جایزه بزرگ تعیین کرده بود، حتی در یک مورد شخصی بنام صمد (جد بزرگ ملاصمد قاری) هدف تیر روسها قرار میگیرد و کشته میشود.
خلیل خان میگوید در یکی از روزهای پاییزی که دو نفر از روسها به نزد من آمدند و درحالیکه لباسهایم را درآورده بودم و آنها را میشستم مرا نشناختند و به زبان روسی گفتند خلیل خان بایدوم؟ یعنی خلیل خان کجاست؟
گفتم: همین حالا اینجا بود و با دیدن شما به پشت کوه رفت.
و بعد در یک عملیات غافلگیرانه هردوی آنها را به هلاکت رساندم و آنها را در یک گودال انداختم و آثار درگیری را پاک نمودم، این هنگام باران بارید و کلا آثار درگیری محو شد.
خلیل خان با سردار ماکو دوست بود و سردار ماکو چندین بار برای میهمانی به منزل او آمده بود، خلیل خان در اواخر عمر خویش که با فعالیت فرقه مصادف بود با همشهری خود ژنرال کاویان دوست میشود.
این گورستان در شهرستان مرند، بخش مرکزی، دهستان هرزندات غربی، روستای گلین قیه، جنب سه راهی کراب قرار گرفته و علاوه بر اینکه گواهی بر قدمت دیرین مرند است یادمان خلیل خان گلینقیه مبارز و آزادیخواه نامدار آذربایجان طی سال ۹۸ احداث و طی هفته دولت افتتاح شد.